مدرسه علمیه صدیقه طاهره انبار الوم

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

نشانه عالِم شدن

30 آبان 1394 توسط صدیقه طاهره انبار الوم

ما اگر خواستیم ببینیم این درسی که به ما دادند عالِم شدیم یا نه، این دو نشان دارد؛

یک نشانِ ظاهری که قبلاً بیان شده، یعنی اگر ما توانستیم خوب تدریس بکنیم یا خوب تألیف بکنیم معلوم می‌شود این مطلب را فهمیده‌ایم.

ولی یک نشان باطنی دارد که بسیار عمیق است و آن این است که اگر مطلبی را فهمیدیم عالِم شدیم، اگر عالِم شدیم می‌شویم وَزین، سنگین، باوقار، متواضع؛ نه بی‌جا حرف می‌زنیم، نه بی‌جا کار انجام می‌دهیم. طرز نشستن ما، خوابیدن ما، گفتار ما، رفتار ما ادیبانه است. یعنی مؤدّب می‌نشینیم، مؤدّب حرف می‌زنیم، مؤدّب غذا می‌خوریم، ادبِ دینی داریم. در تمام شئون زندگی علم آدم را سنگین می‌کند حرفِ سبک نمی‌زنیم، حرف سبک گوش نمی‌دهیم، نوشته‌های سبک نداریم، نوشته‌های سبک را نمی‌خوانیم، حرفِ سنگین برای انسانِ سنگین است.
اینکه ذات اقدس الهی به رسولش فرمود: «اِنَّا سَنُلْقِی عَلَیْکَ قَوْلاً ثَقِیلاً» یعنی این حرف وزین است. سنگ، سنگین است ولی وزین نیست. علم وزین است، وزنه دارد، قرآن وزنه دارد، روایات و ادعیه وزنه دارند.

 8 نظر

چرا مهر نماز را می‌بوسیم؟

27 آبان 1394 توسط صدیقه طاهره انبار الوم

 

چرا بعد از اتمام نماز مهر نماز را می‌بوسیم؟

پاسخ اجمالی
مهرهایی که نمازگزار در نماز از آن استفاده می‌کند دو نوع است. یکی تربت و خاک کربلا، و نوع دیگر سایر چیزهایی که سجده بر آنها صحیح است.
به برکت ایثاری که سید الشهداء در بذل جان و مال در سرزمین کربلا انجام داده، خداوند آثاری؛ مانند برکت و شفاء در خاک آن سرزمین قرار داده است.
امام کاظم(ع) در ضمن حدیثی فرمود: خداوند تربت جدم حسین(ع) را برای شیعیان و دوستان ما شفا قرار داده است.[1]
بر این اساس بوسیدن خاک کربلا برای تبرک و شفا امر شایسته‌ای است که هیچ منع عقلی یا شرعی ندارد؛ زیرا بوسیدن تربت امام حسین(ع) در واقع نوعی تکریم، ابراز ارادت و زنده نگه‌داشتن یاد و خاطره آن‌حضرت است که خود این عمل، نوعی بزرگداشت کمال و فضلیت است.
امّا نسبت به سایر خاک‌ها باید گفت به دلیل تبرک به خاک کربلا کم کم این عمل به صورت عادت در مورد سایر خاک‌ها نیز جریان یافته و این نیز به خودی خود ایرادی ندارد؛ زیرا نظر به این‌که از مهر مورد نظر در ارتباط با خدا استفاده شده و شخص نمازگزار بر آن سجده کرده و با سجده بر آن، در مقابل خدا تواضع نموده، از این جهت تبرک یافته و بوسیدن آن از باب تیمن و تبرک جایز است.

[1]. «… فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَهَا شِفَاءً لِشِیعَتِنَا وَ أَوْلِیَائِنَا»، مجلسى، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی‏، چاپ دوم‏، 1403ق‏.

 

 نظر دهید »

زندگی مومنانه

26 آبان 1394 توسط صدیقه طاهره انبار الوم

استاد بزرگ اخلاق آقای میرزا اسماعیل دولابی پیش از وفات برای زندگی مومنانه 15 دستورالعمل را ذکر می‌کند که به ترتیب در ذیل آورده شده است:

1. هر وقت در زندگی‌ات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است.

2.زیارتت، نمازت، ذکرت و عبادتت را تا زیارت بعد، نماز بعد، ذکر بعد و عبادت بعد حفظ کن؛ کار بد، حرف بد، دعوا و جدال و… نکن و آن را سالم به بعدی برسان. اگر این کار را بکنی، دائمی می شود؛ دائم در زیارت و نماز و ذکر و عبادت خواهی بود.

3.اگر غلام خانه‌زادی پس از سال ها بر سر سفره صاحب خود نشستن و خوردن، روزی غصه دار شود و بگوید فردا من چه بخورم؟ این توهین به صاحبش است و با این غصه خوردن صاحبش را اذیت می کند. بعد از عمری روزی خدا را خوردن، جا ندارد برای روزی فردایمان غصه دار و نگران باشیم.

ادامه »

 5 نظر

جواب منفی مودبانه

24 آبان 1394 توسط صدیقه طاهره انبار الوم

راهكار١
تا ده بشماريد
از طرف مقابل بخواهيد چند دقيقه به شما فرصت فكر كردن و مشورت كردن بدهد ،با اين كار چند هدف را دنبال ميكنيد هم فرصت سنجيدن موضوع را پيدا ميكنيد و هم به طرف مقابل ميفهمانيد كه جواب شما ممكن است منفي باشد و وي را براي پذيرش جواب منفي احتمالي آماده ميكند


راهكار٢
نه گفتن را با اظهار نظر مثبت همراه كنيد

نه ولي ازينكه چنين پيشنهادي داديد متشكرم.چنين جمله اي نشان دهنده ي قدرداني از ملاحظات فرد مقابل است

راهكار٣
دوپهلو حرف نزنيد
فكر نكنيد اگر جواب منفي ميدهيد مقصر هستيد ،پس مِن ومِن نكنيد مثلا نگوييد فكر نميكنم بتوانم يا احتمالا نميتوانم، اين جور پاسخ دادن نشان ميدهد كه هنوز تصميم نگرفته ايد و باعث ميشود طرف مقابل به متقاعد كردنتان ادامه بدهد و باعث طولاني شدن بحث و احتمالا ناراحتی طرف مقابل

 نظر دهید »

اعمال ماه صفر

22 آبان 1394 توسط صدیقه طاهره انبار الوم

جمعه مصادف با آغاز ماه صفر دومین ماه قمری است؛ ماهی که به نحوست معروف است.

ماه صفر که بنا به روایتی ، روز اول آن روز واردشدن کاروان اسرای کربلا به شام است و حوادث تلخ دیگری از جمله شهادت دختر 3 ساله امام حسین (ع)،رحلت جانگداز پیامبر اکرم (ص) در روز 28 این ماه واقع شده و پایان ماه نیز مصادف با شهادت هشتمین پیشوای شیعیان امام رضا (ع) می باشد.

چرا صفر را صفر نامیده اند؟
در نامگذاری این ماه، دو وجه ذکر کرده ‏اند:
1. از «صُفْرَة (زردی)» گرفته شده؛ زیرا زمان انتخاب نام، مقارن فصل پاییز و زردی برگ درختان بوده است.
2.از «صِفْر (خالی)» گرفته شده؛ زیرا مردم پس از پایان ماه‏های حرام، رهسپار جنگ می‏ شدند و شهرها خالی می‏ شد.
این ماه، معروف به شومی و بدشگونی است. از پیامبر اکرم (ص) درباره ماه صفر، چنین نقل شده است:
هر کس خبر تمام شدن این ماه را به من دهد، بشارت بهشت را به او می‏دهم.

برخی اعمال ماه صفر
1-در این ماه، به دادن صدقه اهتمام بیشتری شود
پیامبر اکرم (ص) در باب صدقه دادن می فرمایند : ” لبخند تو بر روی برادرت صدقه است ، امر به معروف و نهی از منکر کردنت صدقه است ، رهنمایی کسی که راه را گم کرده صدقه است و دور کردن سنگ و خا ر و استخوان از راه صدقه است . “

2-برای ایمنی از بلاها، دعای زیر هر روز ده مرتبه خوانده شود:
یا شَدیدَ الْقُوی‏ وَیا شَدیدَ الْمِحالِ یا عَزیزُ یا عَزیزُ یا عَزیزُ ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ جَمیعُ خَلْقِکَ فَاکْفِنی‏ شَرَّ خَلْقِکَ یا مُحْسِنُ یا مُجْمِلُ یا مُنْعِمُ یا مُفْضِلُ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی‏ کُنْتُ مِنَ الظَّالِمینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّیْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَکَذلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنینَ وَصَلَّی اللَّهُ عَلی‏ مُحَمَّدٍ وَ الِهِ‏ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرینَ! (مفاتیح الجنان)
ای سخت نیرو، و ای سختگیر! ای عزیز، ای عزیز، ای عزیز! خوارند از بزرگی‏ات همه خلقت. پس کفایت کن از من شرّ خلق خودت را، ای احسان بخش! ای نیکوکار! ای نعمت بخش! ای عطا دِه! ای که معبودی جز تو نیست! منزّهی تو! به راستی من از ظالمانم. اجابت کردیم برایش و نجاتش دادیم از غمّ و همچنین نجات دهیم مؤمنان را، و رحمت کند خدا بر محمّد و آل پاک و پاکیزه ‏اش!

3-ـ «سیّد بن طاووس» نقل کرده است: در روز سوم ماه صفر، دو رکعت نماز بخوان که در رکعت اوّل سوره «حمد» و سوره «انّا فتحنا» (فتح) و در رکعت دوم سوره «حمد» و سوره «توحید» قرائت شود و پس از سلام نماز، صد بار صلوات بفرست و صد بار آل ابى سفیان را لعنت کن و صد مرتبه استغفار نما و آنگاه حاجت خویش را از خداوند بخواه. (ان شاء اللّه به هدف اجابت مى رسد).( اقبال، صفحه 587)

4ـ در روز اربعین (بیستم ماه صفر) زیارت امام حسین(علیه السلام) مستحبّ است و مورد تأکید قرار گرفته. در روایتى که «شیخ طوسى» از امام حسن عسکرى(علیه السلام) نقل کرده، چنین آمده است: نشانه هاى مؤمن پنج چیز است: به جاى آوردن پنجاه و یک رکعت نماز (17 رکعت نماز واجب و 34 رکعت نافله) و زیارت اربعین (امام حسین(علیه السلام)) و انگشتر را بر دستِ راست نهادن، و پیشانى را به هنگام سجده بر خاک گذاردن و بسم الله الرّحمن الرّحیم را در نماز بلند گفتن.(2)

مناسبت های ماه صفر
اوّل ماه صفر:
آغاز جنگ صفّین، مطابق نقل مورّخان در سال 37 هجرى است. جنگ صفّین از سوى امیرمؤمنان(علیه السلام) و لشکریانش، در برابر معاویه و سپاه غارتگر شام، آغاز شد و مدّت 110 روز طول کشید،(2) و در آستانه شکست لشکر شام، عمرو عاص خدعه اى به کار زد و قرآن ها را بر سر نیزه کردند و داستان تأسّف بار حکمین پیش آمد.
همچنین در این روز در سال 61 هجرى (بنا بر روایتى) سرِ مبارک حضرت سیّدالشّهدا(علیه السلام) را همراه کاروان اهل بیت(علیهم السلام)وارد شهر شام کردند.

دوم ماه صفر:

روز شهادت زید بن على بن الحسین(علیه السلام) پس از قیام بر ضدّ بنى امیّه در سال 120 هجرى است; وى به هنگام شهادت 42 سال داشت.

هفتم ماه صفر:
بنا بر نقل شیخ مفید و کفعمى، روز شهادت امام حسن مجتبى(علیه السلام) است.
همچنین ولادت امام کاظم(علیه السلام) طبق روایتى در سال 128، در این روز در منطقه «ابواء» (محلّى میان مکّه و مدینه) واقع شده است. این روز از جهتى روز حزن و از جهتى روز سرور است.

بیستم ماه صفر:
روز اربعین امام حسین(علیه السلام) است; بنابر نقل جمعى از بزرگان مانند شیخ مفید، شیخ طوسى و کفعمى، جابر بن عبداللّه انصارى در این روز براى زیارت امام حسین(علیه السلام) به کربلا آمد و همین روز، روزى است که اهل بیت امام حسین(علیه السلام) طبق روایتى از شام به مدینه آمدند.
ولى در ارتباط با آمدن اهل بیت حسینى(علیه السلام) در روز اربعین به کربلا میان مورّخان گفتگوست; مرحوم حاج شیخ عبّاس قمى در «منتهى الآمال» از سیّد بن طاووس نقل مى کند که اهل بیت حرم حسینى(علیه السلام) در مسیر بازگشت به مدینه، نخست به کربلا آمدند و زمانى به آنجا رسیدند که جابربن عبدالله انصارى و گروهى از بنى هاشم به زیارت امام حسین و یارانش آمده بودند (و با توجه به اینکه جابر در بیستم صفر به کربلا آمد، بنابراین اهل بیت نیز ورودشان به کربلا همان روز بود).

 اما مرحوم حاج شیخ عباس قمى با توجه به نقل دیگر مورّخان و قرائن و شواهد دیگر، ورود اهل بیت(علیهم السلام) را در بیستم صفر (اربعین حسینى) به کربلا بسیار بعید مى داند و از شیخ مفید و شیخ طوسى نقل مى کند که اهل بیت(علیهم السلام) روز بیستم صفر از شام به مدینه مراجعت کردند.

بیست و هشتم ماه صفر:
در چنین روزى، در سال یازدهم هجرى، رسول گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) وفات یافت و همه مورّخان اتّفاق دارند که روز وفات آن حضرت، روز دوشنبه بود و آن حضرت به هنگام وفات شصت و سه سال از عمر مبارکشان مى گذشت.
همچنین بنا بر نقل جمعى از علما و مورّخان، روز بیست و هشتم صفر سال 50 هجرى، روز شهادت امام حسن مجتبى(علیه السلام) است و این روایت بیشتر در میان شیعیان مشهور است تا روایت هفتم ماه صفر.

روز آخر ماه صفر:
بنا بر قول «شیخ طبرسى» و «ابن اثیر» آخر ماه صفر سال 203 هجرى، روز شهادت امام رضا(علیه السلام) است که در سنّ پنجاه و پنج سالگى، توسّط مأمون عبّاسى مسموم شده و به فیض شهادت نائل آمدند.

 

 1 نظر
  • 1
  • ...
  • 22
  • 23
  • 24
  • ...
  • 25
  • ...
  • 26
  • 27
  • 28
  • ...
  • 29
  • ...
  • 30
  • 31
  • 32
  • ...
  • 51

مدرسه علمیه صدیقه طاهره انبار الوم

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • فرهنگی
  • اخلاقی
  • اجتماعی
  • سیاسی
  • شهدا
  • طب اسلامی
  • سبک زندگی
  • طلبگی
  • حدیث

مطالب پر بازدید

  • وضعیت پلیس زن در ایران در گفت‌وگو با رییس پلیس زنان کشور
  • نمونه هایی از امر به معروف صحیح
  • تحقیق درباره حضرت خدیجه همسر پیامبر اسلام حضرت محمد (ص)
  • حدیث....
  • آیا حادثه منا در حج سال ۹۴ نشانه ظهور است؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس