اهمیت مباهله
(فمن حاجك فیه من بعد ما جاءك من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائكم و نسائنا و نسائكم و انفسنا و
انفسكم ثم نبتهل فنجعل لعنةالله على الكاذبین)
پیامبر اسلام از سوى خداوند بدان مأمور گشت و براى پایان بخشیدن به مجادلات هیئت نصارى با آن حضرت و اقناع عوام و خواص از مسلمانان و مسیحیان از هر منطق و استدلالى بهتر و رساتر بود. ولى به گواهى همه منابع تاریخى مسیحیان نجران پس از قبول این پیشنهاد چون به میعادگاه وارد شدند و نشانههاى حقانیت رسولخدا را در دعوت خویش مشاهده كردند از اقدام بدین كار منصرف شدند و به پرداخت جزیه و امضاى صلحنامهاى كه رسولخدا شروط آن را مشخص مىساخت، تن در دادند. این واقعه با همه خصوصیات و لوازم و آثارش نظر محققان شیعه و سنى و حتى پارهاى از مستشرقین را بهخود جلب كرده است و ما در این واقعه تاریخى سه جهت را قابل توجه و ملاحظه مىدانیم :
جهت اول: ظهور حقانیت اسلام در برابر مسیحیت. و جالب توجه آن است كه تا به امروز نیز هیچ عالم و عابد مسیحى نخواسته است كه بار دیگر به میدان مباهله با مسلمانان درآید تا بدین وسیله از اعتقاد راسخ خود به صحت ادعایش و یقین به حقانیت دینش خبر دهد ؛ بلكه در پیرامون واقعه مباهله حوادثى به ثبت رسید كه عكس این مطلب را ثابت كرد و بخوبى آشكار شد كه مسیحیان علائم پیغمبر خاتم را كه در كتب آسمانى موجود در نزد خود خوانده بودند، بر پیامبر اسلام منطبق دیدند و او را در ادعاى نبوت بر حق مىدانستند و به تعبیر قرآن «الذین آتیناهم الكتاب یعرفونه كما یعرفون ابناءهم و ان فریقا منهم لیكتمون الحق و هم یعلمون» (بقره / 146) ولى با این حال نمىخواستند از دین خود و موقعیت ویژهاى كه نزد مردم خود پیدا كردهاند دست بكشند.
جهت دوم: اثبات فضیلتىعظیم براى علىعلیه السلام و زهراءعلیها السلام و حسنینعلیهما السلام كه تنها همراهان رسولخدا در این ماجرا بودند و اختیار نمودن پیغمبر اینان را از میان فرزندان و زنان و اصحاب خود، بهترین دلیل بر علو مرتبه و منزلت آنها نزد خدا و رسولخداست.
جهت سوم: دلالت آیه مباهله بر امامت علىعلیه السلام چرا كه كلمه «انفسنا» در آیه مذكور شاهد بر وجود مقام و منزلتى براى خصوص علىعلیه السلام نزد رسولخداست كه هیچكس بدان نرسیده و نخواهد رسید و هموست كه در لسان وحى نفس پیغمبر شمرده شده است و از اینجاست كه مىتوان گفت علىعلیه السلام افضل صحابه بلكه افضل خلق بعد از رسولخدا است و طبعا همه كمالاتى كه براى رسولخدا ثابت است، براى او نیز ثابت مىگردد مگر اصل نبوت.
جهت دیگرى كه براى بررسى و تحلیل این واقعه تاریخى وجود دارد و از میان مستشرقین نظر پروفسور لویى ماسینیون را بهخود جلب كرده است، امضاء صلحنامهاى میان پیامبر اسلام و مسیحیان نجران است كه از نظر این استاد به معناى امضاء پیماننامه سیاسى عدم تعرض به مسیحیان در سراسر سرزمینهاى اسلامى است و رعایت آن براى جانشینان آن حضرت نیز لازم بود. و شاید او درصدد القاء این مطلب باشد كه پیامبر اسلام بدین طریق مسیحیان را در التزام به دین خود آزاد گذاشت و بدین وسیله حضور آنان را در میان مسلمانان تا زمانى كه رفتار مسالمت جویانه داشته باشند به رسمیت شناخته است. ماسینیون در اواخر رساله خود به سراغ عقاید خرافى برخى فرقههاى اسلامى مانند فرقه نصیریه و شیعیان خطابى و دروزى رفته و براساس باورهاى آنها به نقش سلمان فارسى به عنوان یك عنصر ایرانى كه نماینده تمدن كهن ایرانى است و به عنوان یك تازه مسلمانى كه سابقه طولانى در مسیحیت داشته و با مسیح و محمد (ص) هر دو آشنا و اكنون پل ارتباطى میان اسلام و مسیحیت گردیده است، توجه پیدا كرده است. ولى ما نمىدانیم چرا او از میان همه زوایاى قابل تأمل این حادثه تنها از این دو زاویه به مطالعه واقعه مباهله پرداخته است و او در نهایت درصدد اثبات چه امرى است؟
به هر صورت جاى آن دارد كه در اطراف واقعه مباهله تحقیق و تدقیق بیشترى صورت گیرد و نقاط اصلى این واقعه كه چون واقعه غدیرخم مسلم و غیرقابل خدشه است، روشن شود، چرا كه مباهله سندى جاودان بر حقانیت اسلام و شاهدى غیر قابل انكار بر اصالت و استحكام بناى همیشه استوار تشیع راستین است.
منبع : سایت امام علی (ع)