مدرسه علمیه صدیقه طاهره انبار الوم

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

بسیجی

05 آذر 1393 توسط صدیقه طاهره انبار الوم

 

 

بسیجی طلبه


بسیج ، تفکر وحقیقت:

واژه زیبای بسیج وبسیجی ومنزلت وجایگاه رفیع آن برهیچ انسان خردمندی پوشیده نیست

بسیج در بیان حضرت امام خمینی (ره) وخلف صالح اومقام معظم رهبری مدرسه عشق ومیقات پابرهنگان ویاور مستضعفان ومدافع اسلام وقرآن است وبسیجی مصداق کاملی از ایثار،خلوص،فداکاری وعشق به ذات مقدس حق واسلام است

بسیجی تابع قانون ومقررات است ؛ عضوی موثر از جامعه که همواره درحال انجام وظیفه اجتماعی است وصرفا بنا بر مقتضیات جامعه وزمان محل ماموریتش تغییر می کند

واو می داند که تنها بسیجی بودن کفایت نمی کند وباید تفکر بسیجی راگسترش داد.

ضرورت تشکیل بسیج طلاب درحوزه های علمیه ودانشگاههادرپیام تاریخی حضرت امام (ره)در3/9/67 نهفته است که حضرت امام فرمودند امروزیکی از ضروریترین تشکلها بسیج طلبه ودانشجواست.

هدف حضرت امام ازتشکیل این نهاد مقدس حراست از مبانی فکر ی وعقیدتی بسیجیان وجامعه بود چون در آن زمان دشمنان باالقاء شبهات درصددتضعیف اعتقادات مردم جهت بهره برداری سیاسی بودند درچنین زمانی نیاز بود که فرهیختگان حوزه ودانشگاه درکنار هم درجهت پاسخ به شبهات بکوشند وخود گرفتار تفکرات التقاطی نشوند

ودر یک سخن از چهارچوبهای اصیل اسلام ناب محمدی دفاع وآن رادراختیار تمامی افراد جامعه قراردهند.

اما مقام معظم رهبری بخاطراهمیت وجایگاه این دوتهاد مقدس وتاثیرگذار وباتوجه به نیازمندیهای جامعه که این دو نهاد باگسترش موضوعات تخصصی باید پاسخگو باشند

براین اساس مقام معظم رهبری دستور دادند که بسیج طلبه ودانشجو از لحاظ تشکیلاتی از هم جداشونداما اهداف این دو نهاد مقدس واحداست وهدف همان هدف حضرت امام (ره) می باشد که حفظ وحراست از مبانی فکری جوانان ودفاع از دستاوردهای انقلاب عزیزمان می باشد

بعد از فرمایش مقام معظم رهبری پایگاههای بسیج حوزه های علمیه دارای ساختار بهتری شدند وطلاب بسیجی موظف شدندباتشکیل هسته های علمی وموضوعات تخصصی فقهی ،کلامی ،فلسفی،اعتقادی  وارائه مقالات علمی واعزام روحانی به دانشگاهها ومدارس ومساجدوپایگاههای محلات به تبلیغ واشاعه معارف دینی بپردازند

واین حرکت لبیکی است به فرمایشات مقام معظم رهبری ،چون معظم له فرمودند : نیروی بسیج راباهدایت وتوجیه مداوم انقلابی وسیاسی ،آماده حضورفعال درصحنه های دفاع از انقلاب نگه دارید.

برگرفته از طلبه بسیجی


مقدمه :

طلبه یعنی

طلبه بسیجی يعني ( كسب علوم و معارف قرآني و شناخت فرهنگ اسلام و ايجاد آن) توام با عمل و اخلاص و زهد، در رابطه  با تعهد و رسالت، با درنظر گرفتن اين تعريف مي بينيم كه افراد ناشايسته در اين صنف واردشده اند و پيوسته باعث انحطاط روحانيت، سقوط موضع دين و فرهنگ دين، نوميد شدن جوانان، عقيم ماندن عملكردهاي انقلاب وقطع گسترش نفوذ آن خواهند بود.

طلاب بسیجی نبايد در اين موقعيت ساكت بمانند زيرا غيرت صنفي اعتقاد ديني، شرف اسلامي و شعر موضعي و شعور انقلابي چگونه اجازه مي دهد تا اينگونه افراد روحاني نما در صنف روحانيت باشند!

حوزه علميه و عالم طلبگي براي خودش يك عالم مخصوصي است و آنها كه از نزديك نديده اند نمي توانند دقيقا باور كنند كه عالم طلبگي توام با جنبش بسیجی چيست؟

آيت ا.. مكارم شيرازي زندگي طلبگي را سمبل سه ويژگي مي دانند! صفا، سادگي و تواضع،

وقتي كسي مي گويد من طلبه ام يعني زندگيم ساده است، با افراد در نهايت صفا برخورد مي كنم و تواضع دارم. اين درعمل علماي پيشين، شيخ طوسي ها، شيخ مفيدها،علامه حلي ها، صاحب جواهرها،شيخ انصاريها، محقق اردبيلي ها، و ………. واقعا اين سه اصل در زندگيشان بوده و هست. در حوزه رابطه عاطفي عجيبي بين استاد و شاگرد وجود دارد،چنان نيست كه استاد وقتي ازجلسه  درس بيرون آمد، او از يك راه برود ، شاگردانش از راه ديگر نهايتا با هم يك پيوند عاطفي دارند، استادهم استاد در علم است و هم در اخلاق و عمل.

حتي وقتي استادش ازدنيا برود اين ارتباط عاطفي همچنان باقي است به مقبره استاد مي رود و به ديار اوست، درباره او مطلب مي نويسد،تبليغ، تدريس، تحقيق، تاليف د رمحور علوم اسلامي وظيفه اي نيست كه پس از چند سال به پايان رسد.

رمز موفقيت يك عالم ديني بي تعلقي و وارستگي به علائق دنياست. اسير دنيا  زرق و برق آن شدن دل را گرفتار زنگار و ظلمت مي كند و اگر خود را آزاد نسازيم دانستني هايمان هر چند زياد باشد نور ندارد و ذائقه جانمام از چشيدن حلاوت و شيريني ايمان واقعي محروم خواهد بود.

اثرات نامطلوب دنيا خواهي: 1_ سلب توفيقات مناجات، 2_ تحت تاثير قرار گرفتن تجملات دنيايي، فساد عقل، عقب ماندن از تحصيل علم و در جازدن در حوزه هاي علميه كه در اين صورت ممكن است بعضي ها سالهاي طولاني در كنار درياي علم و تقوا باشند ولي كف پايشان تر نشود.

اميرالمومنين علي (ع) فرمودند: زخارف الدنيا تفسد العقول الضعيفه : زخارف و زينتهاي دنيا عقلهاي ضعيف را به تباهي مي كشاند.

طلبه بسیجی با زندگي ساده و بي پيرايه خود ميان مردمان حرمت يافت در دل آنان جاي گرفت، ابهت معنوي روحاني رد دل مردم، در زندگي تجملاتي نبود بلكه درزندگي زاهدانه آنان بود كه جذب قلوب كرد. روحاني و طلبه اگراز اين سنت سر پيچيد و در قيد و بندهاي دنيوي گرفتار گردد، زندگي صرف برگزيند و در كمند تجمل فرو افتد بي ترديد از چشمه و دل خلق و اعتبار تاريخي  و روحانيت شيعه را هدر مي دهد.

منابع:  مجله پیام حوزه ش 72

اصول کافی ج2

تحولات آموزشی حوزه پس از انقلاب

تحولات آموزشی حوزه پس از انقلاب: الف  - میل  به  د انشهای نوین: درسا لهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی, رفته رفته شاهد اضافه شدن ماده ای جدید آموزش در کنار متنون اصلی بودیم, این برآیند, حکایت از نیازمندی حوزه ها به دانش های روز میکرد ک می بایست به گونه ای در نظام
آموزشی قرار گیرد. از قبیل: فلسفه  با نگرش اس
لامی و غریب ,  تفسیر, دان شاجتماعی و گرایشهای دیگر.

ب_ توسعه مکانهای آومزشی: نیازمندیهای اجتماعی, فرهنگی از منظر ی دیگ سبب شد تا مراکز و آموزشگاهههای نوینی پدید آید.

ج_ تاسیس مراکز پزوهشی و تحقیقاتی نوین: مراکز مختلف پزوهشی ویژه حوزویان یکی پس از دیگری شکل گرفت. حاصل این جنب و جوش فرهنگی, نشر کتابها و نشریات در مقوله های گوناگون اجتماعی, سیاسی و دینی …… می باشد که بخش گسترده ای از فضای فکری جامعه را پوششش داده است.

و_ گرایش طلاب جوان به تحصیل علوم دانشگاهی: عده ای آن را به فال نیک گرفتند و حضور طلاب را در دانشگاه ها, افزون بر بهره وری از دانشگاهها و شیوه های جدید علمی, دستمایهاتحاد و همبستگی دو قشر حوزوب و دانشگاهی تلقی کردند. برخی این پدیده با دید منفی نگاه م یکردند و تحصیل طلاب را در دانشگاه یک امر ضد ارزش قلمداد می نمودند و این نگرش به ویژه د رسالهای اولیه انقلاب شدت بیشتری به خود گرفته بود.

واقعیت ای نا ست که طلاب واقع بین و ژرفنگر, دانشهای جدید را برای بهره وری بهتر از رشته های علمی خوددنبا ل م یکنند و هیچ گاه به ارشها و دانشهای حوزوی پشت نکرده اند.

موانع تحول در حوزه :

دو عامل بستگی دارد: الف_ علل درونی حوزه    ب_ علل بیرونی و خارجی

1_ علل درونی حوزوی: الف_ عدم شناخت صحیح دین, جایگاه حوزه و رسالت همه جانبه روحانیون از ناحیه بعضی حوزویان

ب_ ضعف فرهنگی و بودن فرهنگ سنتی ایستا رد عده ای از خوزویان که با هر کار نویی مخالفت می نمایند.

ج_ نگرانی گروهی از علاقه مندان به حوزه  نسبت به خارج شدن حوزه از چهار چوب اصیل خود و ضعف قداستها و ارزشهای آن

د_ عدم آشنایی با نیازها و تحولات جامعه جهان معاصر

ه_ دیدگاههای خاص اندشمندان حوزوی نسبت به رابطه دی ن و جامعه

و_ بی توجهی و وقت گذاشتن نسبت به مدیریت حوزه و تحول آن از ناحیه مراجع

ز_ نداشتن طرحهای نو پویای قابل اجراء که با حفظ همه قداستهای حوزه , تحول و تکامل آن را محققق نماید و اطمینان بخش باشد.

ر_ خودمحوریها, خود پرستیها, ضعفهای نفسانی خصوصا در زمینه صداقت و خلوص و حساسیت نسبت به عزت افراد به جای عزت اسلام ب گمان شناختن این موانع و تلش در جهت از بین بردن آنها اولین قدم موفقیت است.

راه کارها:

راه کارهای که به ذهن می رسد این گونه بیان می شود: 1_ ایجاد انگیزه در طلاب عزیز که چرا پا در این راه می گذارند آیا هدف مشخص و معینی دارند یا اینکه صرفا به خاطر اینکه از جایی مانده اند به این مکان رجوع کرده اند اگر این گونه باشد باید آگاهی دادن و آشنا کردن و …… انگیزه لازم را در آنها بوجود آورد.

2_ باید درس قرآن را در تمام دو.ره های تحصیلی حوزه از دوره مقدمات گرفته تا خارج در راس دروس تحصیلی قرا گیرد.

3_ استفاده از اساتید مجرب در تمام دروس: در دروس مهم مانند اخلاق و تفسیر و ……… از استید مجرب استفده شود تا طلاب با محیط حوزه بیشتر مانوس شوند.

4_  متونی را جاگزین متون قدیمی کنند که از ارزش خاصی برخوردار باشد، متونی که بتواند هم از پایه آنها را قوی کند و هم  در زمان حال از جایگاه خاصی برخوردار باشد.

5_ ایجاد دستههای تخصصی در سطح حوزه : بعد از یک دوره مقدماتی یکسری رشته های تخصص را ایجاد کند.

6_ گذاشتن مکالمه عربی بر طلاب به صورت الزامی

7_ ایجاد هماهنگی مسولین در قسمت اجرایی

9_ ایجاد شغل برای طلاب د رجامعه که بتوانند خدمت کنند.

منابع: شروع تعلیم در اسلام

تاریخی از حوزه های علمیه

ـ سرآغاز آموزش اسلامی

ـ غررالحکم

تحول حوزه در بیانات امام خمینی (ره)

اگر چه آثار مصلحان بزرگ جامعه اسلامي، چه قبل و چه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ، رهنمود هاي كار آمدي درباره تحول همه جانبه در سازمان روحانيت بيان شده است. اما در ميدان عمل، برنامه ريزي و اجرا اقدام كارساز و شايسته اي ، چنانكه در شان اين دستگاه عظيم و پردامنه انجام نگرفته است.

امام راحل رحمه ا… عليه براي اداره حوزه علميه خواهران، تعادادي از شخصيتهاي برجسته را به شورا فرا مي خواند، درحالي كه بخش خواهران طلبه، قسمتي كوچك از حوزه علميه است، ما بايد به اهميت مساله           پي ببريم و برنامه ريزي و تشكيلات متناسب و لازم براي اداره حوزه هاي علوم ديني فراهم آوريم بايد در يك فراخواني گسترده انديشه وران ، مصلحان، مربيان و متخصصان حوزويي را گرد آوريم. نظرات عالمان در گذشته و حال را جمع آوري مي نماييم، از صاحب نظران متعهد غيرحوزي، كه در ارتباط با حوزه نظري دارند،استقبال كنيم.

اگر حوزه تكليف عظيم پاسخگويي به خلاهاي فكري، نيازهاي تبليغي ، مشكلات فرهنگي و تربيتي و رساندن پيام دين به جوامع بشري دارد، بايد متناسب با آن، به كادر سازي و تربيت نيروهاي كارآمد، جامع، آگاه و مومن بپردازد.

امام به صراحت وظيفه حوزه ها را تربیت عالماني دانا بر فرهنگ و سياست جهان، مسلط بر ترفندهاي استكبار، توانا در استخراج مقررات اسلامي متناسب با تامين نياز جوامع بشري مي داند و مسؤلان حوزه را به ساختن حوزه هايي براي تربيت چنين عالمان و مجتهدان فرا مي خواند.

حوزويان بسیجی به منزله مغز در پيكر جامعه اسلامي اند، بايد مشكلات فرهنگي جامعه را سامان بخشند.

طبق فرمايش امام راحل: ما سه وظيفه در قبال حوزه داريم: 1_ حفظ    2_ ترميم  3_ بالندگي  و رشد دادن و پيش بردن حوزه علميه

حفظ حوزه به حمد ا.. حاصل است و نسبت به گذشته كما و كيفا افزايش پيدا كرده است. ليكن ترميم قدري دقيق تر و سخت تر است و از آن سخت تر است بالندگي و رشد دادن و پيشبردن است. كفايت نمي كند كه شما فقط ميراث گذشتگان را نگهدريد و بر  آيندگان تحويل بدهبد! چون خود توقف در چنين قضيه اي عقبگرد است.

حوزه هاي علميه، وقتي مي توانند خود را ترميم نمايند  رشد و بالندگي پيدا كنند كه زنده باشند حوزه مرده ، قادر به چنين كاري نيست.

حوزه علميه همچون واقعيتهاي بشري حيات و مرگ و ضعف و قوت و بيماري و صحت دارند در حوزه هاي علميه نيز زنده و مرده  و … وجود دارد. موارد نياز حوزه به ترميم را مي توان در چند مورد نام برد:

1_ نياز اجتماعي: امروز شهره، دانشگاها، روستاها و مسلمانان خارج از كشور اعلام نياز مي كنند  حوزه، تنها با برنامه ريزي دقيق  و ترميم درست و به هنگام مي تواند اين نياز گسترده اجتماعي را بر آورد.

2_ عقب ماندگي: عقب ماندگي حوزه از زمان، جاي انكار ندارد. واپس ماندگي در فقه، فلسفه، مسائل نظري ، اخلاق و … در گذشته حوزه هاي علميه پيشتاز دانش بودند و علوم گوناگون از حوزه ها به ديگر مراكز نشر مي يافت. ترميم براي جبران واپس ماندگيها و باسازي علمي ، امري ضرور ياست كه مقام معظم انقلاب اين عيب را از عيبهاي اساسي حوزه دانسته كه بايد جبران گردد.

3_ پرورش استعدادها: در حوزه ها عليرغم وجود نيرو و استعداد ها ي فراوان از آنها استفاده بهينه نمي شود و گاهي سرخورده به كارهاي ديگر مي پردازند.

4_ تربيت نيرو در حوزه

5_ زمان مناسب

اهداف حوزه علمیه

حوزه های علمیه که یکی از بزرگترین و مهمترین ماکز امر به معروف و نهی ار منکر محسوب میشوند طی  مراحلی  این امر مهم را انجام می دهند

1_ شناخت صحیح دین ( تفقد در دین): مقدمه در تبلیغ دین است. سوره توبه آیه 122 (تفقد  در دین به منظور انذار و تلیغ ضروری است.)

2_ تبلیغ دین: پس از وحی ،  رسالت اصلاح زمین به دست انسانهای پاک خداوند قرار داده است.

3_ اصلاح طلبی در زمین: رسالت اصلاح زمین به دست انسانهای پاک خداوند قرار داده است.

4_ غیبت بخشیدن به دین و اجرای احکام دینی : تشکیل حکومت دینی مبتنی بر اصل امامت در دوره غیبت است.

آیت ا… خرازی در مورد هدف از تحصیلات حوزوی در مصاحبه ای فرمودند:

1_ پرورش فقهاء و مجتهدان

2_ پرورش کارشناس دین در بخش های مختلف متاسب با زمان از قبیل تفسیر، کلام، اعتقادات، اخلاق .و ….

3_ پرورش و گسترش نیروهای مبلغ، محقق، نویسنده، معلم، قاضی، سیاستمدار و مدیران اجرایی برای تمام شئون سیاسی و اجتماعی و فرهنگگی نظام

4_ تدوین معارف اسلامی و شیعی برای سطوح فکری مختلف متناسب با نیازهای زمان

5_ ایجاد زمینه تربیت و تهذیب جوامع اسلامی در تمام ابعاد فکری و رفتاریی

6_ یافتن اصول ارزش علوم و فنون جدی مطابق ضوابط اسلمی از طریق کارشناسان حوزوی و دانشگاهی

وظایف حوزه و بسیج

1_ نگهبانی از شریعت آیه 211 سوره بقره . جنبه دیگه این مسولیت حوزه علمیه دفاع از مرزهای اعتقادی ئ ارزشهای دین است.

2_ دادن الگوی مناسب : با دادن الگوی عملا مردم را هدایت کرد.

راه کارها جهت رفع آسیب ها از زبان مقام معظم رهبری امام خامنه ای

1_ سازمان دهی امکانات انسانی

نباید یک ذره از امکانات حوزه علمیه _ که عمده اش نیروی انسانی است هدر رود، نباید یک ساعت درس طلبه یا استاد، زائد و بی فایده و غیر ناظر به آن نیازها باشد. طلبه ای که در حوزه درس می خواند، باید در جهت برآوردن یکی از حاجات و رفع یکی از نیازها حرکت کند،یعین یا برای داخل و یا برای خارج، یا برای تالیف و یا برای تحققی یا برای تدریس و یا برای تعلیم خود را آماده کند.

1_ سازمان دهی امکانات انسانی

۲_  طبقه بندی نیروهای انسانی

۳_ استفاده از تمامی ظرفیتهای روحانیون

۴_ برنامه ریزی و آینده نگری در تربیت طلاب برای برآوردن نیاز روز

ضرورت برنامه ریزی شخصی طلاب

هر طلبه ای برای آینده ی زندگی علمی و فکری خودش برنامه ریزی کند؛ بی هدف در حوزه نماند. اینچنین نباشد که ده سال ،پانزده سال، بیست سال ،بگذرد و همین طور، بی هدف در حوزه باشند و پای این درس و آن درس بنشینند و فسیل بشوند! نه فایده ای برای مردم و نه فایده ای برای خودشان داشته باشند!

۵_ برنامه ریزی برای استفاده از سرمایه های فکری حوزویان

****************************

2_ برنامه ریزی برای تامین مالی حوزه

تقویم مالی و کیفیت تحصیل پول برای حوزه ، یکی از چیزهای مهم است. باید جایی پیدا کرد ؛ البته پول دولتی نباید باشد. حمایت های دولت باید به صورتو نحو هی دیگری باشد.

*******************************

3_ توجه ویژه به نسل جوان حوزه

1_ روحیه اقدام و پی گیری، از خصویات دوره جوانی: از خصویات جوانی جسم سالم و فکر ساالم است و هزار تا امتیاز دیگر که مهم تر از همه حو صله استچون اگر بی حوصله باشد آن فکر فعال مم بکار نمی افتد.

2_  ویژگیهای نسل جوان

3_ حفظ روحیه جوانی

1_ ضرورت حفظ شور و روحیه جوانی در طلاب جوان

جوانی طلبه جوانی نجیبی است. نوآوری جوان، گستاخی جوان، ابتکارجوان، بسیاری از قیود را نپذیرفتن در طلبه هست و همه ی اینها مثبت است ؛ اما قید دین و پای بندی به ضوابط که در طلبه هست، آن روحیات قبلی را تکمیل می کند.

2_ فراهم کردن بستر مناسب برای حضور شور و نشاط جوانی در حوزه

طلبه ه باید ورزش کنند؛ طلبه ها باید وه نوردی بروند؛ و … محیط طلبگی، باید محیط حرکت، نشاط، گفت گو و مباحثه باشد؛ مرکزیت علمی و تجمعی پیدا کند؛ اجتماعات بزرگ باشد؛ محیط، محیط معنوی و شور معنوی باشد. این را باید بجود آرود خودش بجود نمی آید.

3_ نشاط روحی باشد، حتی فقر هم شادی آور است

حالت فقر همراه باپارسایی و مناعت _ که انسان حاضر نیست به فلک رو بیندازد و درخواست بکند؛ طلبه از هیچ کس درخواست نمی کند _ چناچه با نشاط و شادی روحی همراه باشد، قابل قبول و قابل تحمل است.

4_ ایمان ، امید و ابتکار ، سه خصویت لازم برای طلبه

یک طلبه، در گوشه ای از این دنیای بزرگ، تک می افتدو به کاری م یچسبد؛ اگر ایمان و امید  و ابتکار داشته باشد_ این سه عنصر، حتما لازم است _ می بینید ………… بدون اینکه مرتب مزاحم کسی بشود ؛ بدون اینکه توقع زیادی داشته باشد و بدون اینکه برای خودش فکری بکند، کار را شسته و رفته و تمیز و مرتب انجام می دهد. بعد که انسان نگاه می کند، می بیند واقعا به خاطر اخلاص یک آدم مومن، شجره ی طیبه ای در اینجا ایجاد شده است.

***************************************

4_ توجه به مسائل فکری و روحی نسل جوان حوزه

1_  شناسایی و پاسخ گویی به خلاهای فکری طلاب

2_ مصونیت بخشی فکری و سیاسی

درک سیاسی و قدرت تحلیل سیاسی است …….. اگر شما، تحلیل سیاسی را به جوان حوزه ندادید، کسی که با راه اندازی جریان سیاسی، به فکر سوء استفاده و طعمه طلبی است،…. از این ناتوانی درک سیاسی ئ تحلیل سیاسی، حداکثر سءاستفاده را می کند…… طلبه باید بداند که تحرکات دشمن، در قبال شوکتی که امروز اسلام پیدا کرده است، چیست و چگونه است؛ بداند تحرکات دشمن در مقابل خود حوزه علمیه چیست و چگونه است.

3_ ایجاد صلاحیتهای لزم برای مقابله با بحرانهای فکری

4_ ایجاد اعتماد به نفس علمی و سیاسی در طلاب

***********************************************

5_ توجه به تربیت طلاب

1_ تربیت طلاب فاضل و آگاه به زمان درحوزه

حوزه های علمیه باید صادرات فکری داشته باشند باید روحانی عالم و فرزانه تربیت کنند؛ باید روحانی پاکیزه و پاک دامن پرورش دهند؛ باید روحانیونی پرورش دهند که با مسائل سیاسی عالم آشنا و دنیا را بشناسند؛ …….

در این برهه از ازمان طلبه بسیجی باید بداند ………………….

هجوم فرهنگي به باورها و ارزش‏هاي ديني:

که يكي از مؤلفه‏هاي اصلي و اساسي شكل‏گيري و پيروزي انقلاب اسلامي، رشد فرهنگ اصيل اسلامي در جامعه و توجه ملت به آموزه‏هاي ديني بود. ايمان به غيب، اطاعت‏پذيري عاشقانه از ولايت و رهبري، اخلاص، ايثار، توكل، شهادت‏طلبي، اخوت و بسياري از ارزش‏هاي اسلامي در پرتو اين انقلاب در تار و پود جان ملت ايران تنيده شد و تحولات روحي و معنوي شگفت‏انگيزي به وجود آورد به گونه‏اي كه انقلاب اسلامي ايران به عنوان يك تحول و انقلاب روحي و فرهنگي ملت ايران نام گرفت.
بنابراين دشمنان انقلاب در كنار سياست‏هاي محاصره اقتصادي و هجوم نظامي، تهاجم فرهنگي را يكي از مهم‏ترين برنامه‏ها و سياست‏هاي خود قرار دادند. كه در اين قسمت در دو بخش مطالبي را به اختصار ذكر مي‏كنيم.
يك ـ استحاله فرهنگي:
يكي ازسياستهاي ديرينه‏دشمنان‏اسلام، سست‏كردن‏اعتقادات‏مذهبي وفرهنگي‏مسلمانان وجايگزين كردن فرهنگ منحط وصادراتي غربي است. امام خميني در اين‏باره مي‏فرمايد:
اجانب، خصوصاً آمريكا در نيم‏قرن اخير كوشش داشتند و دارند [كه] فرهنگ و برنامه‏هاي فرهنگي و علمي و ادبي ما را از محتواي اسلامي، انساني، ملي خود خالي و به جاي آن فرهنگ استعماري و استبدادي بنشانند.62
دشمنان اين سياستها را بيشتر از طريق نويسندگان مزدور و روشنفكران منفعل و احياناً وابسته به اجرا مي‏گذارند. آنان از طريق القاي شبهه و هجوم به معتقدات مذهبي و تخريب و تضعيف باورهاي ديني مروّج فرهنگ بي‏ريشه غرب مي‏گردند تا جوانان را از فرهنگ و هويت ديني خويش بيگانه و بيزار نمايند و به اباحيگري روي آورند.
با پايان يافتن دفاع مقدس و نيز رحلت ملكوتي امام(ره) دشمن در خيال خود زمينه را براي هجوم فرهنگي فراهم ديد و به تعبير زيباي مقام معظم رهبري، درصدد بمباران عقبه فرهنگي ملت و انقلاب اسلامي برآمد:
دشمن با يك محاسبه فهميد كه جمهوري اسلامي را با تهاجم نظامي نمي‏شود از بين برد. محاسبه قبلي آنان غلط از آب درآمده بود. همين‏طور ديدند با محاصره اقتصادي هم نمي‏شود كاري كرد… لذا فهميدند كه بايد عقبه ما را بمباران كنند… عقبه ما در مبارزه ملت ايران با قلدري استكبارجهاني، عبارت از فرهنگ ما بود، منطقه ما بود منطقه عقبه ما عبارت از اخلاق اسلامي، توكّل به خدا، ايمان و علاقه به اسلام بود.63
دو ـ ترويج فساد اخلاقي
جوان بودن اكثريت جمعيت ايران اسلامي، دشمنان را بر آن داشت تا براي متزلزل كردن پايه‏هاي معنويت و ايمان در جوانان، به ترويج فساد و فحشا روي آورد. براي اين كار از ابزارهاي مختلف مانند توزيع موادمخدر، احياي الگوهاي غربي، لباس‏هاي مبتذل، رواج ارتباط نامشروع ميان دختران و پسران، ايجاد كلوپ‏هاي فساد، ترويج و توزيع و تكثير فيلم‏هاي مبتذل و مستهجن و مانند آن استفاده كرد.
مقام معظم رهبري، به عنوان طبيب دردشناس جامعه، اين ويروس و بيماري خطرناك را به خوبي تشخيص داده و به امت اسلامي توجه مي‏دهد كه:
دشمن از راه اشاعه فرهنگ غلط، فساد و فحشا سعي مي‏كند جوان‏هاي ما را از دست ما بگيرد، كاري كه از لحاظ فرهنگي دشمن مي‏كند، نه تنها يك تهاجم فرهنگي بلكه بايد گفت يك شبيخون فرهنگي، يك غارت فرهنگي و يك قتل عام فرهنگي است!64
و در هشداري ديگر به ملت و مسئولان مي‏فرمايد:
اگر شما ملت و عناصر فرهنگي خداي نخواسته بيدار نباشيد، صداي فرو ريختن ارزشهاي معنوي كه ناشي از تهاجم پنهان و زيركانه دشمن است هنگامي درمي‏آيد كه ديگر قابل علاج نيست…. اين كه كسي بتواند جواني را در اوج نيروي جواني فاسد كند كار مشكلي نيست، بخصوص اگر مفسدين تشكيلاتي هم داشته باشند و الان دشمن دارد اين كار را مي‏كند. جوان وقتي دچار شهوتراني مي‏شود ايمان خود را از دست مي‏دهد و در اوايل كار گريه هم مي‏كند، اما به‏تدريج او را از راه بدور مي‏كنند. دشمنان، بچه‏هاي مدرسه‏اي و بچه‏هاي دبيرستاني و حتي راهنمايي ما را همين‏طور فاسد مي‏كنند.65
تهاجم به ارزش‏هاي اخلاقي و معنوي و رواج فساد براي در هم شكستن قدرت مقاومت و استقلال يك‏امت، سابقه‏اي طولاني دارد. «همفر» جاسوس و مأمور استعمار پير انگليس درخاطرات خود راه‏هاي نابودي قدرت اسلام و مسلمانان جهان را در بيست‏وسه بند ذكر نموده است كه برخي از بندهاي آن عبارتند از: ترويج شرابخواري، قمار، فساد، شهوتراني، ترغيب به زير پا نهادن دستورات اسلامي و سركشي از اوامر و نواهي آن، نفوذ درخانواده‏ها و تيره نمودن روابط فرزندان و والدين…66

3 ـ 2. انحراف در خواص و مديران نظام اسلامي:

عملكرد خواص و نخبگان و مديران و كارگزاران نظام اسلامي در جامعه تأثيرات فراواني دارد. هر چه كاركرد اين قشر فرهيخته و برگزيده مفيد و مثبت و در راستاي اهداف انقلاب اسلامي باشد، مردم بيشتر به نظام دلگرم مي‏شوند. اما اگر عملكردها نامطلوب باشد مردم به مرور زمان از نظام اسلامي دلسرد مي‏شوند و به حالت بي‏تفاوتي به رويدادهاي سياسي مي‏نگرند و در عرصه‏هاي گوناگون سياسي و فرهنگي و دفاعي از ارزش‏هاي انقلاب حضور نمي‏يابند.
اكنون به برخي از آسيب‏ها و آفت‏هايي كه سيستم مديريتي كشور و نخبگان را تهديد مي‏كند و عامل گسست پيوند مردم با نظام مي‏شود، اشاره مي‏كنيم.
1 ـ موضع‏گيري منفعلانه دربرابر سياست‏ها وتهديدهاي بيگانگان وجنگ‏رواني‏دشمن.
2 ـ عدول از اجراي سياست‏هاي كلي نظام.
3 ـ عدم پذيرش مسئوليت‏هاي كليدي توسط شايستگان و نخبگان.
4 ـ بحران معنويت و تنوع‏طلبي، تجمل‏گرايي و دنياطلبي.
5 ـ تداخل در حوزه‏هاي مسئوليتي يكديگر.
6 ـ گزينش‏ها و انتصابات رابطه‏اي به جاي ضابطه و تقيد به قانون (باندبازي به جاي شايسته‏سالاري).
7 ـ برخورد و رفتار تحكم‏آميز و آمرانه با مردم به جاي روحيه تواضع‏وخدمتگزاري.
8 ـ استبداد مديريتي (تصميم‏گيري‏هاي غير كارشناسانه و اعمال نظر و سليقه شخصي و عدم مشورت با صاحبنظران).
9 ـ ساده‏لوحي و حسن ظن نسبت به نفوذي‏ها و غيرخودي‏ها.
10 ـ عدم قاطعيت در تصميم‏گيري‏هاي لازم براي حلّ مشكلات جامعه و مردم.
11 ـ بي‏توجهي به مطالبات و نيازهاي مردم در حوزه‏هاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي و…
12 ـ رفتارها و عملكردهاي ناعادلانه وترويج تبعيض و اختلاف طبقاتي و فساد اقتصادي.
13 ـ رعايت نكردن اصول مديريتي نظام اسلامي (عدم اجراي دستورات رهبري).
14 ـ موقعيت دادن و پذيرش چاپلوسان و مديحه‏سرايان و مسدود نمودن باب انتقاد و نظارت ديگران.
15 ـ عدم خلاقيت، بي استعدادي و روزمرگي.
16 ـ تحجّر مديريتي و انعطاف‏ناپذيري در تصميم‏گيري‏ها (بي‏توجهي به مسائل مستحدثه مديريتي جامعه و عدم نوآوري).
17 ـ ضعف رواني و شخصيتي (ناتواني در ايجاد رابطه عاطفي و رواني با همكاران و رده‏هاي زير مجموعه و مراجعين).
18 ـ مديريت غير علمي.
19 ـ گرايش به جناح‏هاي سياسي و تصميم‏گيري و تحليل و سياست‏گذاري براساس منافع گروهي.
20 ـ پاسخگو نبودن نسبت به تصميم‏ها و اقدامات عملي.
با جمع‏بندي اين موارد و ساير نكات ديگر به اين نتيجه مي‏رسيم كه مديران نظام، خواص و نخبگان و فرهيختگان جامعه از دو جهت ممكن است گرفتار لغزش و انحراف گردند: شبهه علمي و شهرت علمي.

4 ـ 2. جنگ رواني دشمنان (ايجاد رعب و ترس):

كارآمدترين‏سلاح دشمنان‏انقلاب وجمهوري‏اسلامي درمقابله بانظام‏اسلامي، بهره‏گيري از جنگ رواني براي مرعوب ساختن و شكستن اراده و عزم و خودباوري مردم است تا زمينه براي سلطه و غلبه آنان بر منافع و مصالح ملي نظام با كمترين مقاومت فراهم گردد.
استكبار جهاني همواره تلاش مي‏كند تا با پنهان نمودن نقاط ضعف خود توانايي‏هاي خويش را به مراتب بيشتر از آنچه كه واقعيت دارد نشان دهد تا مسلمانان آزاديخواه و آرمان‏گرا را مرعوب و منفعل نموده، به اين شيوه ملت‏هاي مسلمان و نظام اسلامي را وادار به پذيرش رابطه با مذاكره و قيموميت بيگانگان نمايد.
امام خميني مي‏فرمايد:
اين‏ها به واسطه تبليغاتشان ايجاد خوف كرده بودند كه با همين خوف كارهاي خودشان را انجام مي‏دادند. بيشتر مردم به واسطه اين خوف كنار مي‏گرفتند و بي‏تفاوت مي‏شدند و مي‏ترسيدند آن‏ها هم با اين كه قدرتشان به آن بزرگي نبود كه يك ملت را از بين ببرند، استفاده مي‏كردند، لكن ملت ايران اين مطلب را شكست.67
اكنون نيز استكبار مي‏خواهد به همان شيوه سلطه خود را اعاده كند. مقام معظم رهبري مي‏فرمايد:
امروز آمريكاييها از لحاظ ديپلماسي و سياست خارجي، در موضع ضعف‏اند، در موضع قدرت نيستند. مي‏خواهند در حال ضعفشان همان هيبت ابرقدرتي را عليه ما و در مقابل ملت ايران به كار ببرند.68
اتكال به خداوند تبارك و تعالي، خودباوري و بازگشت به هويت ديني خويش، شجاعت، بهره‏گيري از ابزارها و توانمندي‏هاي داخلي در جهت عزت و اقتدارملي همراه با شناخت نقاط ضعف دشمن، بهترين راه مقابله با جنگ رواني دشمن است.

5 ـ 2. ايجاد يأس و بدبيني نسبت به آينده نظام اسلامي:

دشمنان نظام و سياستمداران استكبار جهاني سعي مي‏كنند با بزرگنمايي برخي نارسايي‏ها و ضعف مديريت‏ها مردم ايران و ديگر جوامع اسلامي را نسبت به پويايي، تحرك و هدفمند بودن برنامه انقلاب و نظام اسلامي دلسرد و مأيوس نمايند.
امام خميني در اين باره مي‏فرمايد:
هيچ وقت اصلاً كلمه يأس را در ذهنتان وارد نكنيد كه اين از جنود شيطان است، يأس از جنود شيطان است؛ يعني، شيطان القا مي‏كند در شما. اين شياطيني هم كه همان تابع شيطان‏هاي بزرگتر هستند همين‏ها مي‏خواهند با اين كارها يأس ايجاد كنند. در صورتي كه مسلماني كه براي اسلام مي‏خواهد كار كند چرا مأيوس باشد.69
مقام معظم رهبري مي‏فرمايد:
تك‏تك آحاد مردم‏بايد اميدبه آينده‏وخوشبيني‏نسبت به‏آن را - علي‏رغم ميل دشمن ـ در دلهايشان نگهدارند، چون دشمن مي‏خواهد اميد را در دل‏ها بميراند. مي‏داند كه بزرگترين دشمن اواميدواري شماست. شما اگرنااميد شديد، دشمن‏نفس راحتي خواهد كشيد و كار او آسان خواهد شد. لذا مي‏خواهد نااميدي را بر مردم چيره كند.70

6 ـ 2. ايجاد توقعات كاذب:

دشمنان همواره تلاش مي‏كنند تا با ترويج و تبليغ توقّعات كاذب، منفي، بيش از حد نياز و ضرورت و غير قابل دسترسي و طرح شعارهايي براي مصرفي كردن و روحيه تجمل‏گرايي در بين اصناف اهداف خود را دنبال كند.
سخن امام خميني در اين زمينه چنين است:
… چه بسا افراد مغرض و مخالف با انقلاب كه از هيچ راهي نتوانسته‏اند به اسلام و انقلاب لطمه وارد نمايند، امروز در قالب شعارها و بالا بردن سطح توقعات در مردم، بخواهندبه هدف‏هاي‏شوم خودنائل شوندو…مردم‏را نسبت‏به مسئولين بدبين‏كنند…71

7 ـ 2. تضعيف نهادهاي مردمي:

حضور پرشور و حماسي مردم در دوران‏هاي مختلف انقلاب يكي از برجسته‏ترين عوامل مؤثر در پيروزي انقلاب اسلامي بود، پس از پيروزي نيز اين حضور با شكوه در قالب سازمان‏هاي مردمي تجلي پيدا كرد و پاسداري از اصول انقلاب و كيان نظام اسلامي را برعهده گرفت، جهاد سازندگي، كميته انقلاب اسلامي، سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و بسيج ميليوني مردم از جمله نهادهايي بودند كه از درون ملت جوشيدند و ضامن تداوم حيات و پويايي انقلاب اسلامي شدند.
از ميان اين نهادهاي مردمي بسيج يكي از عظيم‏ترين و مهمترين نهادهايي است كه به تعبير حضرت امام «شجره طيبه و درخت تناور و پرثمر» انقلاب و نظام اسلامي است.72
مقام معظم رهبري هشيارانه به دفاع از بسيج برخاسته، مي‏فرمايد:
… انكار بسيج، انكار بزرگترين ضرورت و مصلحت براي كشور است. ما در ميدان جنگ هم اگر بسيج را نداشتيم كُمِيتمان لنگ بود. در دوران بعد از پايان جنگ هم اگر بسيج نمي‏بود و اگر امروز هم نباشد كُميتِ اين انقلاب و اين نظام و همه حركت‏هاي سازنده اين‏كشور لنگ‏است. انكاربسيج وبي‏احترامي به آن يانابخردانه است يا خائنانه است! تا وقتي كه براي اين كشور امنيت لازم است تا وقتي كه اين كشور و اين ملت به امنيت احتياج دارد، يعني‏هميشه. چون هميشه احتياج به امنيت هست به نيروي بسيج به انگيزه بسيجي، به سازماندهي بسيجي و به عشق و ايمان بسيجي احتياج هست…73
معظم له در بياني ديگر مي‏فرمايد:
… بسيجيان اين امتياز را دارند كه در ميدان اين خدمت آماده‏اند، بسيج به معني حضور و آمادگي در همان نقطه‏يي است كه اسلام و قرآن و امام زمان (ارواحنا فداه) و اين انقلاب مقدس به آن نيازمند است، لذا پيوند ميان بسيجيان عزيز و حضرت ولي عصر (ارواحنا فداه) مهدي موعود عزيز، يك پيوند ناگسستني و هميشگي است.74

8 ـ 2. اغتشاش و اختلال در امنيت ملي:

ناامني و آشوب، امنيت و ثبات جامعه را تهديد مي‏كند؛ هرج و مرج و درگيري‏هاي شديد سياسي داخلي وحدت ملي را مي‏گسلد و مردم را نسبت به ثبات و اقتدار نظام اسلامي دلسرد مي‏كند و از توان برنامه‏اي و مديريتي نظام مي‏كاهد.

9 ـ 2. ضعف اطلاع‏رساني و عدم پاسخگويي:

ضعف اطلاع‏رساني و عدم پاسخگويي به مردم باعث مي‏گردد كه مسئولان به مرور زمان از چارچوب اصول كلي نظام اسلامي فاصله گرفته و دچار انحراف گردند و از سوي ديگر اين بي اعتنايي به افكار عمومي عامل بي اعتمادي مردم به سياست‏هاي نظامِ مردم‏سالاري ديني‏مي‏گردد ودشمن ازاين‏فضاي آشفته‏براي جهت‏دهي‏به‏سوي سياست‏هاي مورد نظر خود بهره‏برداري مي‏كند. مقام معظم رهبري در اين باره مي‏فرمايد:
با توجه به اهميتي كه اطلاع‏رساني و پاسخگويي مسئولان نظام نسبت به مردم دارند مقام معظم رهبري دام‏ظله‏العالي بدنبال سال خدمت‏رساني (سال1382) سال 1383 را سال پاسخگويي مسئولان نظام و مديران بخشهاي مختلف به مردم معرفي و آن را همراه با آثار سازنده و مفيدي دانستند.

10 ـ 2. تعطيل شدن نظارت عمومي:

يكي از آسيب‏هاي انقلاب و نظام‏اسلامي عدم نظارت مردم بر عملكرد دستگاه‏هاي مسئول و رفتار و موضع‏گيري‏هاي مديران نظام است. ترويج انديشه شخصي و فردي بودن اصل مهم امر به معروف و نهي از منكر در دين اسلام و القاي اين كه نظارت عمومي بر عملكرد مسئولان به معني تداخل غيرمسئولانه مردم در قلمرو مسئوليت‏هاي مديران نظام است، يكي از سياست‏هاي مرموز و از تهاجمات فرهنگي دشمن براي جدايي ملت از نظام اسلامي است.
امام خميني درباره نقش نظارتي مردم براي جلوگيري از انحراف در اركان مديريتي نظام مي‏فرمايد:
ملت اگر نظارت نكنند در امور دولت و مجلس و همه چيز، اگر كنار بروند و بسپارند دست اين‏ها و بروند مشغول كارهايشان بشوند ممكن است يك وقت [نظام اسلامي[ به تباهي بكشد.75

11 ـ 2. ترويج روحيه تقليدي، انفعالي و خودباختگي:

از نقشه‏هاي ديرينه دشمن براي استيلا بر فرهنگ، اقتصاد و سياست كشورهاي اسلامي و جهانِ توسعه نيافته و يا شكست انقلابها، همانا تضعيف روحيه اعتماد به نفس و خود اتكايي و تلاش براي عدم توجه ملت‏هاي مستضعف به استعدادهاي بالقوه است.
امام خميني خطاب به اساتيد دانشگاه‏ها براي پيشگيري از روحيه خودباختگي جوانان و تقليد از غرب مي‏فرمايد:
شماهايي كه دردانشگاه هستيد و دانشمند هستيد و متفكر هستيد، اين جوان‏هاي ما را يك جوري بار بياوريد كه خودشان بفهمند كه خودشان يك چيزي‏اند… اگر از غرب هم صنعتي مي‏آيد ياد بگيرند، اما غربي نشوند، ياد گرفتن مسئله يك چيزي است و مغز را غربي كردن و از خودش غافل شدن، مسئله ديگر است.76
مقام معظم رهبري خطاب به جوانان مي‏فرمايد:
جوان‏هاي عزيز من! فرزندان من! دنبال تقليد نباشيد؛ بر روي شيوه و راهي كه در آن ذهن و اراده و ايمان شما قوي مي‏شود و اخلاق شما پاك و آراسته مي‏گردد فكر كنيد، آنگاه شما عنصري خواهيد بود كه مثل يك ستون، سقف مدنيت اين كشور و تمدن حقيقي اين ملت بر روي آن قرار مي‏گيرد.77

12 ـ 2. گسست فرهنگي نسل‏ها:

دشمنان يكي از سرمايه‏گذاري‏هاي اصلي را در برنامه‏هاي دراز مدتِ تهاجم فرهنگي خويش‏انقطاع فرهنگي‏نسل جديداز ارزش‏هاوآرمان‏ها واهداف‏انقلاب‏اسلامي قرارداده‏اند وبا سازماندهي بنگاه‏هاي خبري و تبليغي تلاش گسترده‏اي را براي بيگانه نمودن جوانان و نسل جديد از فرهنگ و هويت ديني و ارزش‏هاي انقلابي و دفاع مقدس آغاز كرده‏اند.
مقام معظم رهبري درباره فعاليت‏هاي دشمن براي تباهي نسل جوان مي‏فرمايد:
نسل جوان در حال تباه شدن تدريجي به وسيله دشمن است و ما نبايد بگذاريم و بايد حفظ كنيم نسل جواني را كه اگر جنگ بود بايد دفاع كند و اگر حادثه‏اي در داخل بود بايد حضور پيدا كند.78
امام خميني مي‏فرمايد:
ما بايد همه چيز را به همان قوتي كه امروز دارد، تحويل دسته بعد دهيم و آنها هم كوشش كنند كه به همان قوت تحويل دسته بعد دهند.79

پی نوشت ها:

62 . صحيفه نور، ج 9، ص 187.
63 . سخنراني در جمع كاركنان مطبوعات و رسانه‏هاي جمعي در نهادهاي فرهنگي كشور، 21/5/71.
64 . بيانات در جمع فرماندهان گردان‏هاي بسيج، 22 / 4 / 71.
65 . بيانات در جمع كاركنان رسانه‏هاي گروهي و رؤساي مناطق آموزش و پرورش، 21 / 5 / 71.
66 . نفوذ و استحاله، ص 38 و 39 معاونت سياسي نمايندگي ولي فقيه در قرارگاه ثارالله، تهران، 1377 به نقل از چگونه اسلام را نابود كنيم، خاطرات همفر جاسوس انگليس.
67 . صحيفه نور، ج 13، ص 142.
68 . خطبه‏هاي نماز جمعه تهران، 26 / 10 / 76.
69 . صحيفه امام، ج 15، ص 102.
70 . حديث ولايت، ج 2، ص 261.

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: فرهنگی لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

مدرسه علمیه صدیقه طاهره انبار الوم

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • فرهنگی
  • اخلاقی
  • اجتماعی
  • سیاسی
  • شهدا
  • طب اسلامی
  • سبک زندگی
  • طلبگی
  • حدیث

مطالب پر بازدید

  • وضعیت پلیس زن در ایران در گفت‌وگو با رییس پلیس زنان کشور
  • نمونه هایی از امر به معروف صحیح
  • تحقیق درباره حضرت خدیجه همسر پیامبر اسلام حضرت محمد (ص)
  • حدیث....
  • آیا حادثه منا در حج سال ۹۴ نشانه ظهور است؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس