تسلیت
بی توجهی رسانه ها به یک خبر مهم !!!!!!!!!!!!!
استاد مولایی هیچگاه چهره رسانهها نشد و برای رسانه ها جذاب نبود تا بدانند اکبرالقرا کیست و چه میکند! در این چهل روز پس از درگذشت ایشان در روزنامه ها و سایتها، مصاحبهای از شاگردان و گزارشی از حیات قرآنی این استاد قرآن منتشر نشده است.
سایت بصیرت، گروه فرهنگی/ از برکات مهم انقلابی اسلامی ایران توجه عمومی به قرآن و بازگشت این کتاب مقدس به بدنه جامعه است. به فرموده امام خامنهای؛ «از وقتى كه جمهورى اسلامى ايجاد شد، الحمدللّه جوانها و بچه هاى ما شوق پيدا كردند و به سمت تلاوت رفتند. الآن شايد دهها هزار جوان در سنين كم هستند كه بدون آنكه درس و كلاس مشخصى هم داشته باشند، تلاوت قرآن مى كنند. همين نوارهاى اساتيد را گوش كردند و به تدريج رشد نمودند و الآن به بركت همين كار، يك قشر و طبقه خوبى به وجود آمدند كه خودشان هم استادند؛ يعنى بدون آنكه كلاس و دوره يى ديده باشند، بتدريج با استماع و دقت و مطالعه كتابهاى قرائت استاد شدند. اگر ملتى بخواهد به قرآن عمل كند، قدم اولش آشنايى با همين الفاظ و ظواهر قرآن است. عامّه ى مردم بايد با قرآن انس بگيرند. اين انس، حركت به سمت مفاهيم قرآن را تضمين مىكند». (20/11/1368) ایشان در جایی دیگر میفرماید: «انقلاب، ما را وارد وادىِ آشنايى با قرآن كرد. ما تازه وارد اين وادى شده ايم. وقتى در كشورى، مثلًا بيست يا بيست و پنج ميليون جوان از زن و مرد هست، جا دارد كه در ميان اينها، اقلًّا يك دو، سه ميليون تالى قرآن، با آداب و شرايطش باشد؛ اقلًّا يك ميليون از اين جوانان، حافظ كلام خدا باشند؛ تعداد معتدٌبهى از جوانان، عارف به معانى قرآن و قادر به فهم الفاظ و ظواهر قرآن باشند؛ تعداد معتدٌبهى، عالم به قرائات مختلف و نوافل قرائت و زينتهاى تلاوت قرآن باشند و بدون استثنا، همه مردم در اين كشور، قادر به روخوانى قرآن باشند. اين، قاعده است. نمىشود قبول كرد، در كشورى كه مردمش معتقد به اسلام هستند، احدى از آحاد مردم غير از اطفال بسيار كوچك باشند كه نتوانند قرآن را بخوانند؛ چه رسد به اينكه در نظامى، مردم بر پايه اسلام زندگى كنند» (19/ 01/ 1369)
توجهات خاص رهبری به این مقوله تا حدی است که ایشان هر ساله در ابتدای ماه مبارک رمضان دیداری طولانی با فعالان و قاریان قرآنی دارند و وقت بسیاری را صرف استماع قرائت قاریان میکنند.
با وجود پیشرفتهای چشمگیر و غیر قابل انکار کشور در حوزه قرآنی به نظر میرسد هنوز با آنچه مورد نظر رهبری است فاصله ��جود دارد. گرچه نهادها و گروههای خودجوش مردمی در ترویج و گسترش فرهنگ و فعالیتهای قرآنی کوشش میکنند اما هنوز قرآن به عنوان یک مساله مهم و عمومی به خصوص در میان رسانهها بدل نشده است. هنوز قهرمانان قرآنی و قاریان بین المللی مورد توجه رسانهها نیستند و اصحاب رسانه ترجیح میدهند بیشتر در مورد سیاست و فوتبال و سینما مطلب منتشر کنند.
درگذشت استاد ابراهیم پورفرزیب (مولایی) به خوبی این نقیصه رسانهای را آشکار کرد. اینک در ایام چهلمین روز در گذشت این استاد قرآنی قرار داریم که متاسفانه تشییع جنازه و مراسم ترحیم ایشان در رسانهها -چه دیداری چه نوشتاری- بازتاب مناسبی نداشت. به گونهای که خبر در گذشت ایشان در رسانهها منعکس نشد از این رو تشییع پیکر ایشان شکوه در خور شان یک استاد قرآن را نداشت و در مراسمات ایشان از رسانهها و حتی سیما خبری نبود! حتی شبکه قرآن سیما که رسالت اصلیاش پرداختن به موضوعات قرآنی است به خوبی دراین باره اقدامی نکرد!
استاد مولایی از جانب مقام معظم رهبری لقب «اکبرالقرای ایران» را گرفته است و قریب 60 سال صدها شاگرد و قاری تربیت کرد. امام خامنهای که همواره به مساله قرآن توجه دارد، پیام تسلیتی برای ایشان صادر نمودند و در آن پیام ایشان را «استاد مسلّم و برجسته تجوید و قرائت و مربّی اساتید قرآنی و نویسنده کتابهای مفید» خواندند اما با این حال پیام مقام معظم رهبری هم در بسیاری از رسانهها انعکاس درخوری نیافت! و اگر این پیام نبود شاید هیچ یک از روزنامهها و جراید نامی از این استاد قرآنی در صفحات خود درج نمیکردند!
مقام معظم رهبری ده سال قبل هم در وصف استاد مولایی فرموده بود: «یک روز در کشور ما قرآنخوانی مهجور بود؛ گوشهای در تهران یا در مشهد، کسی مثل آقای مولایی پیدا شود که عاشق قرآن باشد و زحمت بکشد و جلسه پشت جلسه برگزار کند، تا در طی سالهای متمادی تعدادی شاگرد را تربیت کند؛ آن وقتها اینطوری بود؛ این افراد در غربت بودند و در معرض، در عَلم و جلوی چشم و در تلویزیون نبودند. قرآن در جامعه ما در حکومت طاغوت محکوم بود. ما خدا را بر حکومت اسلامی و بر حاکمیت اسلام شکر میکنیم که امروز قرآن مایه افتخار در کشور ماست و قرآنخوانی برای کشور ما مایه آبروست؛ این از موهبتهای اسلام است؛ این را نظام اسلامی به ما داد؛ این هدیه الهی به ما بود که قرآن در زندگی، در جان، در روح و در زبان ما وارد شد» (26/6/1383)
با این وجود استاد مولایی هیچگاه چهره رسانهها نشد و برای رسانه ها جذاب نبود تا بدانند اکبرالقرا کیست و چه میکند! در این چهل روز پس از درگذشت ایشان در روزنامه ها و سایتها، مصاحبهای از شاگردان و گزارشی از حیات قرآنی این استاد قرآن منتشر نشده و هیچ ویژه نامه ای به چاپ نرسیده است.
در بسیاری از مراکز و نهادها و سازمانها کانون قرآن و عترت فعالیت دارد و عجیب است در مراسم گرامی داشت اکبرالقرای ایران از این کانونها حضوری فعالی دیده نشد! در حالیکه مرسوم است در چنین مواردی نهادهای مرتبط حداقل یک پیام تسلیت صادر کنند! (به جز فراکسیون قرآن و عترت مجلس که پیام تسلیت صادر کرد و خانم افتخاری به عنوان رییس فراکسیون در مجلس تشییع حاضر شد از سایرین خبری نبود!)
اگر قرار باشد جامعه اسلامی و قرآنی شود بایستی رسانه ها و نهادهای فرهنگساز در معرفی بزرگان قرآنی تلاش بیشتری کنند که اکرام آنان در واقع اکرام قرآن است چنانچه سیره اهل بیت نیز چنین بوده است که قاری و معلم قرآن را می ستودند.
امروزه جوانان بسیاری از کشورمان در عرصه های بین المللی قرآنی مقامهای ممتاز کسب میکنند اما در اثر غفلت رسانه ها این افتخار آفرینان متواضع به جامعه معرفی نمی شوند.
در گذشت استاد مولایی میتواند هشداری باشد تا رسانه ها بیشتر به مسایل معرفتی و دینی بپردازند. اگر از منظر حرفه ای هم به ماجرا نگاه کنیم شهرت یکی از عناصر ارزش خبری است و لذا جا دارد به جامعه قرآنی کشور به اندازه یک هنرمند و ورزشکار توجه شود!