«زهرا برای مادر خود گریه میکند»
17 تیر 1393 توسط صدیقه طاهره انبار الوم
خسته شده خمیده شده خون جگر شده
لاغر شده شکسته شده محتضر شده
زهرا برای مادر خود گریه میکند
مادر برای دختر خود دیده تر شده
او پا به پای همسر خود سنگ خورده است
زخم زبان شنیده و بشکسته تر شده
قسمت نشد عروسی او را به پا کند
با حسرت عروسی او همسفر شده
زهرای خویش را که بر ما سپرد گفت
دلواپس هجوم دری شعله ور شده
وقتی کفن نبود و عبا خواست گریه کرد
وقتی کفن رسید غمش بیشتر شده
او دوختن به دختر خود یاد میدهد
گویا ز غارت نوه اش با خبر شده
زهرا نبی خدیجه همه گریه میکنند
این یک کفن برای همه درد سر شده