محرم از جنس طلبگی
سلامتی طلبه های تبلیغ بلند بگو صلوات…
ماه محرم که میشه، ما فکر هیئت و سینه زنی و روضه میوفتیم…
بعضی طلبه های بی نام و نشون ( البته معروفون فی السماء ) به فکر روستا و تبلیغ ..
شهید حسین همدانی
للحق
طرح نوشت : وقتی کارت توی سوریه تموم بشه و بازم برگردی و بری، یعنی اینکه سرت درد میکنه برای رفتن … که نه برای رسیدن … حالا که رسیدی، برای ما ترسوها هم شجاع دلی بخواه حاج حسین …
کاملا با ربط : و من عشقته قتلته … هرکه را عاشق شوم، خواهم کشت …
بررسی چند شبهه پیرامون آیه مباهله
بررسی چند شبهه پیرامون آیه مباهله
رسیدن به یک مقام و فضیلت الهی و به ویژه مقام نبوت و رسالت، حتماً مبتنی بر رسیدن آن شخص به حد تکلیف و بلوغ نیست. بنابراین برتری و افضلیت امام حسن(علیه السلام) در سن کودکی، امری عادی به حساب می آید؛ چون این مسئله کمتر از مقام نبوت و رسالت است که حتی در سن سه و هفت سالگی و حتی در گهواره، به برخی از پیامبران الهی داده شده است.
درباره آیه مباهله نیز چند سۆال و شبهه مطرح شده است که در این بخش به نقد و بررسی آنها خواهیم پرداخت.
1. آیه مباهله و تعبیر جمع یکی از مهم ترین سۆالات مطرح شده درباره آیه مباهله، تعبیر جمع در این آیه شریفه و عدم مطابقت آن با احادیث و روایات موجود در منابع فریقین است که در آنها مصادیق این آیه افراد معیّن ـ نه جمع ـ معرفی می شوند. طبق احادیث و روایات موجود در منابع فریقین، منظور از «ابناءنا» ـ پسران ما ـ حسن و حسین، منظور از «نسائنا» ـ زنان خویش ـ فاطمه زهرا(سلام الله علیها) و منظور از «انفسنا» ـ نفوس خود ـ پیامبر اسلام(علیه السلام) و امام علی(علیه السلام) است.1
از طرف دیگر طبق بیان محمدرشیدرضا(1865ـ 1935م)، در زبان عربی کلمه «نسائنا» ـ زنان ما ـ بر دختر شخص و نیز «انفسنا» ـ نفوس ما ـ بر یک نفر (امام علی) اطلاق نمی شود.2
نقد و بررسی در پاسخ به این سۆال مطرح شده باید بگوییم:
1. پیامبر عظیم الشأن اسلام(علیه السلام) مبیّن و مفسر آیات نورانی قرآن کریم است. خداوند متعال در همین خصوص می فرماید: «و انزلنا الیک الذکر لتبیّن للناس ما نزل الیهم و لعلهم یتفکرون؛3 ما این ذکر (قرآن) را بر تو نازل کردیم تا آنچه را به سوی مردم نازل شده است، برای آنها روشن سازی و شاید اندیشه کنند.» بنابراین بر امت اسلامی فرض است که پیامبر اسلام(علیه السلام) را مفسر و مبیّن حقیقی قرآن کریم بدانند و بیانات آن حضرت(علیه السلام) را در این باره بدون چون و چرا بپذیرند.
2. بر اساس روایات و احادیث صحیح و مورد قبول مذهب اهل بیت(علیهم السلام) و اهل سنت، پس از نزول آیه مباهله، پیامبر اسلام(علیه السلام) جهت انجام مباهله با هیأت مسیحی نجران، علی بن ابی طالب(علیه السلام)، فاطمه زهرا(س)، حسن و حسین(علیه السلام) را همراه خود آورده و آنها را اهل بیت خود معرفی نموده است.4 به همراه آوردن این اشخاص در واقع نوعی تفسیر و تبیین کلمات به کار رفته در این آیة مباهله(ابنائنا، نسائنا، و انفسنا) است و اگر کسی در این خصوص اعتراضی داشته باشد، در واقع به شخص پیامبر اکرم(علیه السلام) اعتراض می کند.
امام حسن(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام) برای مباهله، دلیل روشنی بر افضلیت و برتری آن دو پس از پیامبر اسلام(علیه السلام) و امام علی بن ابی طالب(علیه السلام) در میان امت اسلامی و نیز دلیلی بر برتری و افضلیت آنها بر اصحاب دیگر پیامبر اسلام(علیه السلام) ـ البته بعد از پدرشان امام علی (علیه السلام) ـ به حساب می آید و کم بودن سن آنها در این باره هیچ مشکلی ایجاد نمی کند
3. قرآن کریم مملو از چنین مواردی است که در آنها به جای یک فرد ضمیر یا صیغه جمع به کار رفته است که در اینجا به دو مورد آن اشاره می کنیم:
الف. سوره آل عمران، آیه 173 «الذین قال لهم الناس قدجمعوا لکم فاخشوهم فزادهم ایماناً و قالوا حسبنا الله و نعم الوکیل؛ اینها (مومنان واقعی) کسانی بودند که (بعضی از) مردم به آنان گفتند: مردم]لشکر دشمن [برای]حمله به شما اجتماع کرده اند. از آنها بترسید، اما این سخن برایمان آنها افزود و گفتند: «خدا ما را کافی است و او بهترین حامی ماست.» بر اساس دیدگاه عده ای از مفسران، قائل این سخن نعیم بن مسعود الاشجعی بود که وی به دستور ابوسفیان، قصد ترساندن مسلمانان از مشرکان را داشت.5
ب. سوره آل عمران، آیه 181 «لقد سمع الله قول الذین قالوا ان الله فقیر و نحن اغنیاء…؛ همانا خداوند سخن آنها را که گفتند: خدا فقیر است و ما بی نیازیم، شنید.» بر اساس اعتراف عده ای از مفسران فریقین، قائل این سخن بی اساس، حیّ بن احطب و یا غنحاص[از یهودیان] بوده است.6
اگر به آیات نورانی قرآن کریم و شأن نزول آنها توجه بیشتری کنیم، روشن خواهد شد که در موارد متعددی، به جای یک فرد از ضمیر و یا صیغة جمع استفاده شده است که همة اینها نشانة بی اساس بودن سۆال مورد بحث است.
وضعیت پلیس زن در ایران در گفتوگو با رییس پلیس زنان کشور
وضعیت پلیس زن در ایران در گفتوگو با رییس پلیس زنان کشور
گفتگو با دکتر فریبا شایگان؛ رییس دانشکده پلیس زن
شاید اولین تصویر ما از پلیس زن در ایران به سریال خواب و بیدار و جدال پلیس فعال و قدرتمند زن داستان با باند مواد مخدر و ناتاشا برگردد. خواب و بیدار این سؤال را در ذهن مردم ایجاد کرد که آیا پلیس زن در ایران وجود دارد و میتواند مانند پلیس زن سریال به درجه فرماندهی برسد؟
نیروی انتظامی ایران از سال 1378 در پاسخ به ضرورتهای ایجادشده، با پذیرش زنان در دانشکده پلیس به تربیت پلیس زن پرداخت. 15 سال پس از آغاز به کار پلیس زن در ایران، مهرخانه به سراغ دکتر فریبا شایگان رییس دانشکده پلیس زن (مجتمع آموزشي عالي کوثر نيروي انتظامي) رفته و با او درباره فعالیتهای پلیس زن ایران به گفتوگو نشسته است.
- درباره تاریخچه تشکیل پلیس زن و اینکه چرا نیروی انتظامی تصمیم گرفت پلیس زن را نیز وارد کادر خود کند، توضیحاتی بفرمایید.
قبل از انقلاب در سال 1345 پلیس زن در ایران آغاز به کار کرد و زنان آموزش میدیدند. البته، در بسیاری از موارد رعایت موازین شرعی صورت نمیگرفت و مثلاً آموزشها و کلاسهای مردان و زنان با هم مشترک بود یا بعضاً به صورت نمایشی از زنان استفاده میشد. از سوی دیگر، تعداد پلیس زن هم بسیار کم بود. بعد از انقلاب برای اصلاح این وضعیت، تغییراتی بهوجود آمد و تا سال 66 هم پلیس زن داشتیم، اما پوشش آنها و نوع مشاغلی که داشتند تغییر کرد.
مثلاً ما قبل از انقلاب پلیس زن را سر چهارراهها هم داشتیم، اما بعد از انقلاب هم به دلیل شرایط جسمانی و فیزیکی زنان و هم از این نظر که شخصیت یک خانم باید رعایت شود، این مسئله ضرورتی نداشت. بعد از انقلاب مسئولین به این نتیجه رسیدند که اصلاحاتی در خصوص حضور زنان در نیروی انتظامی انجام دهند، اما در مجلس تصویب شد که زنان در نیروهای مسلح حضور نداشته باشند؛ چون آن موقع در ارتش هم زنان حضور داشتند. این مسئله به نیروهای انتظامی تعمیم داده شد و گفته شد خانم افسر در نیروی انتظامی وجود نداشته باشد، اما در کادر اداری و بهداری میتوانستند حضور داشته باشند. در اینجا وقفهای بهوجود آمد؛ هرچند زنان کارهای اداری را انجام میدادند، اما ضرورت وجود زنان افسر در موارد ضروری احساس میشد.
با تصویب مجلس در سال 77 افسر زن در نیروی انتظامی جذب شد
به همین خاطر در سال 1377 نیروی انتظامی اصلاحیهای به مجلس فرستاد و مجلس تصویب کرد که نیروی انتظامی، افسر زن به صورت نظامی و انتظامی داشته باشد؛ لذا از طریق کنکور اعلام شد و اولین دوره پلیس زن با یونیفورم نظامی را از سال 1378 داشتیم، اما اصلاحاتی صورت گرفت و دستورالعملی آمد که مشخص میکرد این پلیس زن باید در چه قسمتهایی حضور داشته باشد. قرار شد زنان فقط برای رفع نیازهای زنان و کودکان و در مشاغلی که از بعد شرعی، روحی و روانی و فرهنگ اسلامی ایرانی ضرورت دارد، حضور داشته باشند. به همین دلیل حضور زنان در نیروی انتظامی محدود است و ما هیچوقت پلیس زن را سر چهارراهها نخواهیم دید یا اگر تصادفی شود، پلیس زنی نخواهد بود؛ چون ضرورتی ندارد جایی که مردان میتوانند این کارها را انجام دهند، زنان ورود پیدا کنند.
پلیسبودن شغلی مردانه است و با روحیات و ویژگیهای جسمی مردانه تعریف میشود. در تمام دنیا هم همینطور است و اگر زنان وارد میشوند، باید ویژگیهای خاصی داشته و در بخشهای خاصی باشند که بتوانند این شغل را انجام دهند.