آیا حادثه منا در حج سال ۹۴ نشانه ظهور است؟
آیا حادثه منا در حج سال ۹۴ نشانه ظهور است؟
طبق روایات اسلامی، در سال ظهور امام مهدی، پس از قیام سفیانی و شنیده شدن صیحه آسمانی در ماه رمضان، در ایام حج و ماه ذی الحجۀ، در منطقه مِنا، میان حجّاج، کشتار و قتل خونین، روی میدهد؛ لکن حوادث فاجعه بار حج امسال، جزو حوادث و نشانههای ظهور نیست. زیرا هنوز ندای آسمانی که همه جهانیان میشنوند، رخ نداده است. در ضمن برخی از روایات در سال ظهور، خبر از ورود لشکر سفیانی اعزامی به حجاز (عربستان) را میدهند که بعد از تزلزل در حاکیمت بنی فلان در حجاز، و به قصد دسترسی و قتل به امام عصر و با حمایت غربیها وارد مکه و مدینه شده و بعد از قتل و کشتار شیعیان در مدینه به سمت مکه حرکت میکنند که به معجزه الهی دچار خسف (فرو رفتن) زمین در منطقه بیداء، در بین مکه و مدینه خواهند شد. بنابراین هنوز خبری از لشکر اعزامی سفیانی به عربستان و ورود نظامی دشمن اصلی امام عصر، به مکه و مدینه نیست و هنوز این وقایع رخ نداده است.
ترتیب و حوادث ماه ذی الحجه سال ظهور
ذی الحجه سال ظهور، ماه خون و فتنه در عربستان
بسيارى از روايات از ماه ذيحجه به عنوان ماه خون و خونريزى ياد كردهاند. ابى بصير ضمن حديثى طولانى نقل مىكند كه از امام صادق عليه السّلام پرسيدم: و ذيحجه چطور ماهى است؟ فرمودند: ذالك شهر الدم.[۱] آن ماه خون (خونريزى) است.
حضرت رسول، صلّى اللّه عليه و آله، هم در اينباره فرمودهاند: و يسلب الحاج و تسفك الدماء في ذي الحجة.[۲]
آشوبهاى منا در ذی الحجه سال ظهور
احاديث اهل سنت، از آشوبى كه در ميان حاجيان طى مراسم حج رخ خواهد داد، خبر میدهند كه در واقع دنباله اختلافات اهالى حجاز بر سر پادشاهى آن ديار است. در کتاب الفتن ابن حماد، چنین نقل شده است:
يحج الناس معا، و يعرفون- أي يقفون بعرفات- معا على غير إمام، فبينا هم نزول بمنى يأخذهم مثل الكلب، فتثور القبائل فيما بينها حتى تسيل- جمرة- العقبة بالدماء، فيفزعون، و يلوذون بالكعبة.[۳]
مردم باهم حج میكنند (مناسك حج را به جاى میآورند) و وقوف در عرفاتشان را هم با همديگر و بدون امام انجام میدهند. هنگامى كه در منا هستند فتنه سختى برمیخيزد و همه قبايل بر هم میشورند. «جمره عقبه» از خون رنگين میشود. مردم وحشتزده گشته و به كعبه پناهنده میشوند.
شاید بتوان گفت، مسلمانان، در آن زمان چندان روابط صميمانهاى باهم ندارند كه بلافاصله پس از انجام مناسك حج و يا حتى پيش از اتمام آنها، طى انجام رمى جمرات در منا كه بخشى از مناسك حج است، دسته دسته شده و شورشها شكل میگيرد. حاجيان غارت شده و اموالشان به تاراج رفته و خودشان هم كشته میشوند و پردههاى نواميس مردم دريده میشود.
همچنین، سهل بن حوشب از رسول مكرم صلّى اللّه عليه و آله، نقل كرده است:
در ماه رمضان (ندای آسمانی) صدايى خواهد بود و در ماه شوال درگيرى و در ذيقعده قبايل باهم به جنگ میپردازند و نشانه آن تاراج [در] حج است. جنگى در منا به پا میشود و کشتار زيادى طى آن رخ میدهد و خون چنان جارى میشود كه به جزيره (يا جمره) میرسد. که در ادامه، درباره این روایت، نکاتی، مطرح خواهد شد.
اما در منابع شیعه، نیز اشاراتی بر قتل و فتنه در سال ظهور، شده است. عبداللّه بن سنان نیز، از امام صادق عليه السّلام روايت كرده است:
يشمل الناس موت و قتل حتى يلجأ الناس عند ذلك إلى الحرم فينادي مناد صادق من شدة القتال، فيم القتل و القتال؟ صاحبكم فلان.[۵]
مردم چنان دچار مرگ و كشتار میشوند كه به حرم، پناه میبرند. پس [از آن] منادى راستگويى ندا درمیدهد كه براى چه جنگ و كشتار به پا كردهايد؟ سرور شما فلانى (امام عصر) است.
آیا حادثه منا در حج سال ۹۴ نشانه ظهور است؟
آنچه که پس از حادثه تاسف بار و کشته شدن صدها نفر از حجاج مسلمان در صحرای منا، در شبکههای اجتماعی پخش میشود که حاکی از آنست که پیامبر(ص) نوید این حادثه را داده بودند و از علائم ظهور میباشد، آیا صحت دارد؟
در ادامه، به بررسی این موضوع، پرداخته خواهد شد.
متن روایت و حدیث منقول از پیامبر به این شرح است: "خبر پیامبر(ص) از کشته شدن صدها نفر از حجاج در مسیر رمی جمرات در منا در آستانه ظهور".[۶]
… و نشانه آن، گریختن حاجیان است و فاجعهای که در منا رخ خواهد داد که تعداد زیادی از حجاج در آن کشته خواهند شد و خونهایشان، بر مسیر جمرات روان خواهد گشت.
درباره این روایت و بررسی فقه الحدیث آن، نکاتی قابل طرح است:
۱. این روایت با این مضمون، فقط در منابع حدیثی اهل سنت، ذکر شده است و در منابع شیعی، تصریحی به حادثه منا در ماه ذی الحجه سال ظهور، نشده است. تنها در روایتی از امام صادق، بدون تعیین موقعیت مکانی و زمانی، به قتل و کشتار و پناهنده شدن مردم به حرم امن الهی، اشاره شده است. که اصلا نمی توان بر مکان خاصی، تطبیق داد. اما می توان گفت، از مضمون و فحوای برخی روایات، فتنه و درگیری و حتی خونریزی، برداشت میشود. از امام صادق عليه السّلام روايت شده است:
يشمل الناس موت و قتل حتى يلجأ الناس عند ذلك إلى الحرم فينادي مناد صادق من شدة القتال، فيم القتل و القتال؟ صاحبكم فلان.[۷]
مردم چنان دچار مرگ و كشتار میشوند كه به حرم، پناه میبرند. پس [از آن] منادى راستگويى ندا درمیدهد كه براى چه جنگ و كشتار به پا كردهايد؟ سرور شما فلانى (امام عصر) است.
لکن در احادیث اهل بیت، بیشتر به اختلاف، جنگ و اضطراب در سال ظهور در کشور حجاز (عربستان) و ورود لشکر اعزامی سفیانی با حمایت غربی ها، بیشتر اشاره شده است که در اثر اختلاف خاندان حکومت بنی فلان در حجاز، ایجاد میشود.
… فَيَبْعَثُ جَيْشاً إِلَى الْمَدِينَةِ فَيَدْخُلُونَهَا فَيُسْرِفُونَ فِيهَا فِي الْقَتْلِ وَ الْفَوَاحِشِ … .[۸]
… سفیانی، لشکری را به مدینه می فرستد و در این شهر بسیار قتل و کشتار و اعمال منافی عفت و اقدامات ناشایست انجام میدهند … .
۲. از بررسی سندی روایت مورد نظر در منابع حدیثی اهل سنت، که بگذریم، از جهت متن روایت، تحریف صورت گرفته است و روایت کامل نقل نشده است! متن اصلی روایت، در منابع حدیثی اهل سنت، چنین است: قال رسول الله صلى الله علیه و آله: سیکون فی رمضان صوت، و فی شوال معمعه، و فی ذی القعده تحارب القبائل، و علامته نهب الحج و تکون ملحمه بمنى و یکثر فیها القتل و تسیل فیها الدماء حتى تسیل دماؤهم على الجمره.[۹]
بانگی (ندای آسمانی) در ماه رمضان شنیده می شود، آتش جنگی در ماه شوال بر افروخته میگردد، قبیلهها در ماه ذیالحجه به جنگ بر میخیزند و نشانه آن این است که حجاج را غارت میکنند و فاجعه بزرگی در منا روی میدهد و افراد بیشماری کشته میشوند و خونها روان می شود و بر جمرات میریزد.
۳. مراد از بانگی در رمضان در حدیث فوق، همان صیحه آسمانی است که جزو علایم حتمی ظهور است. این نشانه قبل از واقعه منا رخ میدهد در حالی که ماه رمضان گذشته، باید واقع میشده و ندای آسمانی را همه جهانیان، باید بشنوند. اين مطلب در احاديث اهلبيت عليه السلام با تعبيرهاي همچون: شنيدن اهل مشرق و مغرب، شنيدن تمام اهل زمين، شنيدن تمامي جانداران، عام بودن نداي آسماني، مطرح شده است. ويژگي ديگر ندای آسمانی، براي مخاطبان، شنيدن هر قوم و گروه به زبان خودشان است؛ سه حديث که از جهت سند، نیز معتبر هستند با عبارتهاي: «يسمعه کل قوم بألسنتهم»؛ «حتي يسمعه کل قوم بلسانهم»؛ «عام يسمع کل قوم بلسانهم» به بيان اين مطلب ميپردازند.[۱۰] و زمان آن نیز در احاديث، ماه مبارک رمضان معرفي شده است. اين احاديث با عبارتهاي «صيحة في شهر رمضان»، «يکون الصوت في شهر رمضان»، «شهرالله تعالي و فيه ينادي باسم صاحبکم و اسم ابيه» و… آمده است.[۱۱] بنابراین، ندای آسمانی، به دلیل معجزه آسا بودن و قابلیت تکرار ناپذیری، که در تاریخ بشریت، فقط یک بار، رخ خواهد داد، مهمترین و اصلی ترین نشانه حتمی ظهور است که قابلیت مشابه سازی، ندارد و بقیه حوادث و نشانه ها، باید با این معبار، سنجیده شوند.
۴. در روایت، تعبیر به کشتار بی شما، شده است “تکثر فیها القتلی” در حالی که کشته شدن حدود ۲۰۰۰ یا ۳۰۰۰ نفر را در مقایسه با تعداد بیشمار حجاج از کشورهای مختلف را نمیتوان کشتار گسترده ای دانست.
۵. ظاهر روایت چنین است که جوی خون جاری میشود و بر جمرات ریخته می شود، در حالی که در حادثه منا، چنین چیزی مشاهده نشده است. هرچند شاید به تعبیر کنایهای نیز می توان حمل شود.
۶. در ضمن برخی از روایت، خبر از ورود لشکر سفیانی اعزامی به حجاز (عربستان) را می دهند که بعد از تزلزل در حاکمیت بنی فلان در حجاز، و به قصد دسترسی به امام عصر، و با حمایت غربی ها، وارد مکه و مدینه شده و بعد از قتل و کشتار شیعیان در مدینه، به سمت مکه حرکت کرده که به معجزه الهی، دچار خسف (فرو رفتن) زمین در منطقه بیداء، در بین مکه و مدینه، خواهند شد. امام علی علیه السلام در نامهای که به معاویه می نویسد، حمله لشکر سفیانی به مدینه را چنین توصیف میکند:
… َ فَيَبْعَثُ جَيْشاً إِلَى الْمَدِينَةِ فَيَدْخُلُونَهَا فَيُسْرِفُونَ فِيهَا فِي الْقَتْلِ وَ الْفَوَاحِشِ … .[۱۲]
… سفیانی، لشکری را به مدینه میفرستد و در این شهر بسیار قتل و کشتار و اعمال منافی عفت و اقدامات ناشایست انجام می دهند … .
۷. بنابر آنچه ذکر شد، حادثه منا در ماه ذیالحجه، در موسم حج، زمانی رخ می دهد که بعد از ندای آسمانی، آوازه حضرت مهدی و منجی مسلمانان، در جهان طنینانداز شده است و جهانیان در جستجوی این امر برآمدهاند. از اینرو، لشکر سفیانی بعد از تسلط بر تمام مناطق شام و سرمست از این غرور، همزمان در عین اعزام لشکری به عراق و حمله به مراکز مقدسه شیعیان به قصد دسترسی و قتل آخرین ذخیره الهی، به مدینه، نیز لشکر نظامی، اعزام میکند. امام باقر عليه السلام در روایت معتبری فرمودهاند:
… وَ يَبْعَثُ السُّفْيَانِيُّ جَيْشاً إِلَى الْكُوفَة… وَ يَبْعَثُ السُّفْيَانِيُّ بَعْثاً إِلَى الْمَدِينَة … .[۱۳]
… و سفیانی سپاهی را به کوفه گسیل میدارد … و سفیانی سپاهی را به مدینه میفرستد … .
در حالیکه اگر حادثه منا، جزو نشانههای ظهور بود، باید تمام این حوادث و نشانههای حتمی، قبل از این حادثه، اتفاق می افتاد. در حالیکه چنین نیست. در حادثه حج سال ۹۴ و فاجعه منا، هیچکدام از این حوادث و نشانههای مهم، قبل از حادثه منا اتفاق نیفتاده است.
بنابراین، هنوز خبری از لشکر اعزامی سفیانی به عربستان و ورود نظامی دشمن اصلی امام عصر، به مکه و مدینه نیست و هنوز این وقایع رخ نداده است تا بتوان گفت این حادثه نیز جزو نشانهها و علائم ظهور میباشد.
۸. و در پایان، نکته بسیار مهم این است که: مجموعه حوادث و نشانههای حتمی ظهور باید در کنار هم بررسی شوند و بررسی جداگانه و منفصل آنها و تطبیق، خسارت زیانباری است که با ایجاد هیجان و احساس کاذب در منتظران ظهور امام عصر، ممکن است تبعات ناگوراری، به دنبال خود داشته باشد. بنابراین باید به دستور ائمه معصومین، همواره ظهور را نزدیک دانست و در عین حال، از عجله در امر ظهور و درخواست زودتر از موعد قبل از وقوع نشانههای حتمی ظهور، بویژه وقوع ندای آسمانی در ماه رمضان که تمام جهانیان میشنوند، پرهیز کرد. چنانچه، در احادیث منقول از اهل بیت، تاکید شده است:
… هَلَكَ الْمُسْتَعْجِلُونَ وَ نَجَا الْمُسَلِّمُونَ.[۱۴]
… تعجیل کنندگان در امر ظهور، هلاک میشوند و تسلیم شوندگان (و آنان که در انتظار وقوع نشانه های حتمی ظهور میباشند) نجات مییایند.
بنابراین، آنچه که پس از حادثه تاسف بار و کشته شدن صدها نفر از حجاج مسلمان در صحرای منا، در شبکه های اجتماعی پخش شد که حاکی از آنست که پیامبر (ص) نوید این حادثه را داده بودند و از علائم ظهور میباشد، صحت ندارد. زیرا هنوز ندای آسمانی به عنوان اصلی ترین نشانه حتمی ظهور که باید بقیه علامت های حتمی و غیرحتمی با این نشانه حتمی (ندای آسمانی)، سنجیده شوند، که در ماه رمضان، رخ میدهد و تمام جهانیان، می شنوند، هنوز اتفاق نیفتاده است.
البته وقوع این گونه حوادث تلخ و تاسف بار در سرزمین حجاز و در ایّام فریضۀ حج، سبب بیآبرویی خاندان پادشاهی آل سعود و بروز اختلاف میان آنان و ان شاءالله سقوطشان در آیندهای نزدیک میشود.
——————————-
*دانش آموخته حوزه علمیه قم
[۱] . بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۷۲؛ بشارة الاسلام، ص ۱۴۲.
[۲] . منتخب الاثر، ص ۴۵۱؛ يوم الخلاص، ص ۲۸۰.
[۳] . الممهدون للمهدى، عليه السّلام، ص ۶۰؛ يوم الخلاص، ص ۵۷۰.
[۴] . منتخب الاثر، ص ۴۵۱.
[۵] . الغيبة نعمانى، ص ۱۷۸.
[۶] . الملاحم و الفتن، ص۳۳.
[۷] . الغيبة نعمانى، ص ۱۷۸.
[۸] . مجلسی، بحار الانوار، ج ۳۳، ص ۱۵۷.
[۹] . عقد الدرر، ص ۱۴۲.
[۱۰] . طوسي، الغیبۀ ص۴۳۵؛ صدوق، کمال الدین، ج۲، ص۵۵۶؛ نعماني، الغیبۀ، ص۲۸۲.
[۱۱] . نعماني، الغیبۀ، ص۲۶۲ و ۲۶۶؛ طوسي، الغیبۀ، ص۴۵۲.
[۱۲] . مجلسی، بحار الانوار، ج ۳۳، ص ۱۵۷.
[۱۳]. نعمانی، الغیبۀ، ص ۲۸۰.
[۱۴] . الغیبۀ نعمانی، ص ۱۹۸.